x تبلیغات
مشاوره مدیریت، بازاریابی، استراتژی،رهبری

کسب و کار خانگی و آموزه هایی ساده اما کاربردی برای موفقیت در آن

سئو کلمات کلیدی

سئو کلمات کلیدی کاربردی و کارآمد وب‌سایت را چگونه بدست آورید؟

سئو کلمات کلیدی جزء حیاتی یک استراتژی هستند؛ وب به کمک سئو کلمات کلیدی اجرا می‌شود، اما بااین‌حال بیشتر صاحبان وب‌سایت‌ها نمی‌دانند که چگونه در مورد این کلمات کلیدی تحقیق کنند و یا حتی نمی‌دانند در وب‌سایت خود چگونه از این کلمات کلیدی استفاده کنند. کلمه و یا کلمات کلیدی به مجموعه‌ای از عبارات گفته می‌شود که کاربران در موتورهای جستجو از همین کلمات استفاده می‌کنند. ایران مدیر به تحقیقات در مورد سئو کلمات کلیدی می‌پردازد و تلاش می‌کند تا وب‌سایت شما بهینه شود. یکی از بهترین راه‌های رشد کسب و کار، از طریق بهینه‌سازی موتورهای جستجو (SEO) است که به فرآیند ایجاد تغییرات برای افزایش احتمال رتبه‌بندی وب‌سایت در جستجوی گوگل و دیگر موتورهای جستجو، گفته می‌شود. برای موفقیت، باید با انتخاب کلمات کلیدی مناسب شروع کنید. با گذشت زمان، اطلاعاتی را جمع‌آوری می‌کنید که به شما کمک می‌کند تا تعیین کنید که کدام کلمات کلیدی بیشتر موفق هستند و کدام‌یک از آن‌ها نیاز به کار بیشتری دارند، اما چگونه مجموعه اولیه مناسب کلمات کلیدی را انتخاب کنید؟

اهداف کلی خود را تنظیم و درک کنید

قبل از اینکه تصمیم بگیرید که کدام کلمات کلیدی برای نام کسب و کار شما مناسب است، بررسی کنید که اهداف SEO شما چیست، اکثر شرکت‌ها از SEO برای افزایش رتبه ‌سایت استفاده می‌کنند که به‌نوبه خود باعث افزایش درآمد می‌شود، اما شما باید از آن خاص‌تر باشید. برای مثال:
  • شما در چه مدتی می‌خواهید نتیجه بگیرید؟ سئو وب سایت یک استراتژی بلندمدت است، بنابراین گاهی ماه‌ها طول می‌کشد تا نتایج آن را مشاهده کنید، اگر می‌خواهید سریع‌تر نتیجه بگیرید، باید سئو کلمات کلیدی را با کمترین رقابت و بالاترین بهره انتخاب کنید.
  • مخاطبان شما چگونه هستند؟ آیا شما تنها بر روی مشتریان خاصی تمرکز کرده‌اید و یا می‌خواهید با انواع مشتریانی که به سایتتان آمده‌اند انعطاف‌پذیر باشید؟
  • چه نوع ترافیکی را می‌خواهید؟ آیا می‌خواهید مشتریان محصولات شما را بخرند یا برای آن محصول اطلاعات کسب کنند و زمان بیشتری در سایت بمانند؟

کلمات کلیدی خوب ایجاد ‌کنید

به دست آوردن رتبه بالا در صفحات نتایج جستجو بسیار مهم است، اما این سئو کلمات کلیدی هستند که موقعیت واقعی شما را تعیین می‌کنند، همچنین به کمک این کلمات کلیدی شما می‌توانید تعیین کنید که وب‌سایت شما چگونه موفق خواهد بود. ازآنجایی‌که افراد بیشتری در جستجوی عبارت اول هستند،، رتبه‌بندی وب‌سایت شما در این مدت می‌تواند ترافیک زیادی را ایجاد کند و همچنین می‌تواند پول بیشتری را برایتان به وجود بیاورد.

تصمیم‌گیری در مورد ترکیب سئو کلمات کلیدی بلند و کوتاه

وقتی اهداف خود را می‌دانید، باید بتوانید حداقل بین کلمات کلیدی بلند و کوتاه تعادل برقرار کنید، کلمات کلیدی کوتاه، معمولاً بین یک تا دو کلمه هستند و دارای ترافیک بالایی می‌باشند، درعین‌حال نیز رقابت سنگینی در آن وجود دارد. کلمات کلیدی بلند، طولانی‌تر هستند، معمولاً این عبارات، محاوره‌ای هستند که ترافیک کمتری دارند اما رقابت در آن‌ها پایین‌تر است. کلمات کلیدی کوتاه به دلیل ویژگی‌های ترافیکی‌اش برای درازمدت مناسب هستند درحالی‌که کلمات کلیدی بلند به دلیل بازدهی سریع‌تر در کوتاه‌مدت مؤثرتر هستند. برای هرچه بهتر بودن نتایج کلی، به هردوی آن‌ها نیاز دارید.

تحقیق اولیه خود را انجام دهید

هنگامی‌که شما اهداف و دید اولیه را در ذهن دارید، می‌توانید تحقیق خود را شروع کنید:
  • با ایده‌های اولیه شروع کنید. با طرح چند ایده خوب برای آنچه مردم ممکن است به دنبال ارتباط با کسب‌وکار شما بگردند شروع کنید. نیاز نیست اینجا کامل باشید، اما سعی کنید تا حداقل چند دسته از جستجوهای گسترده و هر دو کلمات کلیدی کوتاه و بلند که ممکن است از آن‌ها برای پیدا کردن شما استفاده کنند، بیابید.
  • از موضوع و کلمات کلیدی استفاده کنید. از ابزارهای آنلاین برای یافتن موضوع و کلمات کلیدی که با ایده اولیه شما مرتبط هستند، کمک بگیرید.
  • یک لیست اصلی ایجاد کنید. تمام کلمات کلیدی را در یک صفحه بریزید، بنابراین شما می‌توانید آن‌ها را به‌سرعت مقایسه کنید و بر اساس زمینه‌های مختلف مرتب کنید.

لیست را کوتاه کنید

وقتی‌که لیست اصلی را تهیه کردید، می‌توانید آن‌هایی که کاندیداهای ضعیف‌تری هستند را از لیست حذف کنید. سه مفهوم مهم به شما کمک می‌کند تا متوجه شوید که کدام‌یک از کلمات کلیدی بیشتر برایتان مفید هستند: حجم جستجو و رقابت.
  • حجم. «جستجوی حجم» به تعداد افرادی اشاره دارد که کلمات کلیدی خود را در موتورهای جستجو وارد می‌کنند. حجم جستجو هرچه بیشتر باشد برای شما بهتر است، زیرا به شما کمک می‌کند تا به یک ترافیک زیاد برسید. اما این حجم جستجو باید با تجزیه‌وتحلیل رقابت‌هایی که در زمینه‌ کلمات کلیدی وجود دارد، مورد ارزیابی قرار بگیرد. هرچند که باید بدانید این حجم در طول زمان نوسان دارد.
  • رقابت. به سطح رقابت برای هر کلمه کلیدی نگاه کنید. این‌که کلمات کلیدی با بیشترین میزان ممکن است بالاترین میزان رقابت را داشته باشند تصادفی نیست و البته هرچه رقابت بالاتر باشد، رتبه‌بندی آن کلمه کلیدی سخت‌تر است. شما باید بین این دو تعادل ایجاد کنید.
  • ارتباط. شما همچنین باید ارتباط هر کلمه کلیدی را با برند اصلی خود در نظر بگیرید. مطمئناً، ممکن است ترافیک زیاد و رقابت کم داشته باشد، اما آیا واقعاً وب‌سایت شما به این نوع ترافیک نیاز دارد؟
  • رتبه‌بندی فعلی. این‌که ببینیم آیا شما در حال حاضر برای هر یک از این شرایط رتبه‌بندی می‌شوید یا خیر ارزشمند است، اگر نمی‌شوید، شاید نیاز باشد که یک حرکت دیگری انجام بدهید.

کاندیداهای برتر خود را انتخاب کنید

در این مرحله، کاندیداهای اصلی شما باید متفاوت باشند، زیرا فهرست خود را به کلمات کلیدی محدود کرده‌اید که بیشترین احتمال کسب نتایج موردنظر شما را دارند، بنابراین در حال حاضر، تعداد انگشت‌شماری را انتخاب کنید که به‌راحتی بهینه‌سازی می‌شوند (آن‌هایی که جذاب‌ترین هستند). اولین ترکیب کلمات کلیدی شما قرار نیست عالی باشد، اما به شما مسیری را نشان می‌دهد که می‌توانید برای افزایش ترافیک سایت خود حتی بیشتر استفاده کنید. به نتایج به‌دست‌آمده در طول زمان، توجه بیشتری کنید و نگران تغییرات زمانی که لازم دارید، نباشید.

کلمات کلیدی را در وب‌سایت خود ادغام کنید

سئو کلمات کلیدی در وب سایت هنگامی‌که چندین هدف بالقوه از کلمات کلیدی را شناسایی کردید، شروع به ادغام آن‌ها در سایت خود کنید. برای افزایش شانس خود در رتبه‌بندی شرایط به وجود آمده، می‌توانید روش‌های زیر که در مورد بهینه‌سازی موتورهای جستجو توضیح داده‌شده است را ببینید: • ایجاد صفحاتی که حاوی مطالب مفیدی بر اساس کلمات کلیدی موردنظر شما باشد. • کلمات کلیدی خود را در مکان‌های مناسبی از html خود ازجمله عنوان، تگ متا و توضیحات سایت خود اضافه کنید. • ایجاد لینک‌هایی که به قسمت‌های مختلفی از صفحات سایت شما اشاره دارد. به نظر شما چرا باید به کلمات کلیدی در وب سایتتان توجه کنید؟ چگونه آن‌ها را به کار بگیرید؟ آیا پیشنهادی در مورد سئو کلمات کلیدی دارید؟ آن را با کاربران ایران مدیر به اشتراک بگذارید.

افزایش خلاقیت و نوآوری، یکی از رموز موفقیت در کسب و کار

سئو کلمات کلیدی

سئو کلمات کلیدی کاربردی و کارآمد وب‌سایت را چگونه بدست آورید؟

سئو کلمات کلیدی جزء حیاتی یک استراتژی هستند؛ وب به کمک سئو کلمات کلیدی اجرا می‌شود، اما بااین‌حال بیشتر صاحبان وب‌سایت‌ها نمی‌دانند که چگونه در مورد این کلمات کلیدی تحقیق کنند و یا حتی نمی‌دانند در وب‌سایت خود چگونه از این کلمات کلیدی استفاده کنند. کلمه و یا کلمات کلیدی به مجموعه‌ای از عبارات گفته می‌شود که کاربران در موتورهای جستجو از همین کلمات استفاده می‌کنند. ایران مدیر به تحقیقات در مورد سئو کلمات کلیدی می‌پردازد و تلاش می‌کند تا وب‌سایت شما بهینه شود. یکی از بهترین راه‌های رشد کسب و کار، از طریق بهینه‌سازی موتورهای جستجو (SEO) است که به فرآیند ایجاد تغییرات برای افزایش احتمال رتبه‌بندی وب‌سایت در جستجوی گوگل و دیگر موتورهای جستجو، گفته می‌شود. برای موفقیت، باید با انتخاب کلمات کلیدی مناسب شروع کنید. با گذشت زمان، اطلاعاتی را جمع‌آوری می‌کنید که به شما کمک می‌کند تا تعیین کنید که کدام کلمات کلیدی بیشتر موفق هستند و کدام‌یک از آن‌ها نیاز به کار بیشتری دارند، اما چگونه مجموعه اولیه مناسب کلمات کلیدی را انتخاب کنید؟

اهداف کلی خود را تنظیم و درک کنید

قبل از اینکه تصمیم بگیرید که کدام کلمات کلیدی برای نام کسب و کار شما مناسب است، بررسی کنید که اهداف SEO شما چیست، اکثر شرکت‌ها از SEO برای افزایش رتبه ‌سایت استفاده می‌کنند که به‌نوبه خود باعث افزایش درآمد می‌شود، اما شما باید از آن خاص‌تر باشید. برای مثال:
  • شما در چه مدتی می‌خواهید نتیجه بگیرید؟ سئو وب سایت یک استراتژی بلندمدت است، بنابراین گاهی ماه‌ها طول می‌کشد تا نتایج آن را مشاهده کنید، اگر می‌خواهید سریع‌تر نتیجه بگیرید، باید سئو کلمات کلیدی را با کمترین رقابت و بالاترین بهره انتخاب کنید.
  • مخاطبان شما چگونه هستند؟ آیا شما تنها بر روی مشتریان خاصی تمرکز کرده‌اید و یا می‌خواهید با انواع مشتریانی که به سایتتان آمده‌اند انعطاف‌پذیر باشید؟
  • چه نوع ترافیکی را می‌خواهید؟ آیا می‌خواهید مشتریان محصولات شما را بخرند یا برای آن محصول اطلاعات کسب کنند و زمان بیشتری در سایت بمانند؟

کلمات کلیدی خوب ایجاد ‌کنید

به دست آوردن رتبه بالا در صفحات نتایج جستجو بسیار مهم است، اما این سئو کلمات کلیدی هستند که موقعیت واقعی شما را تعیین می‌کنند، همچنین به کمک این کلمات کلیدی شما می‌توانید تعیین کنید که وب‌سایت شما چگونه موفق خواهد بود. ازآنجایی‌که افراد بیشتری در جستجوی عبارت اول هستند،، رتبه‌بندی وب‌سایت شما در این مدت می‌تواند ترافیک زیادی را ایجاد کند و همچنین می‌تواند پول بیشتری را برایتان به وجود بیاورد.

تصمیم‌گیری در مورد ترکیب سئو کلمات کلیدی بلند و کوتاه

وقتی اهداف خود را می‌دانید، باید بتوانید حداقل بین کلمات کلیدی بلند و کوتاه تعادل برقرار کنید، کلمات کلیدی کوتاه، معمولاً بین یک تا دو کلمه هستند و دارای ترافیک بالایی می‌باشند، درعین‌حال نیز رقابت سنگینی در آن وجود دارد. کلمات کلیدی بلند، طولانی‌تر هستند، معمولاً این عبارات، محاوره‌ای هستند که ترافیک کمتری دارند اما رقابت در آن‌ها پایین‌تر است. کلمات کلیدی کوتاه به دلیل ویژگی‌های ترافیکی‌اش برای درازمدت مناسب هستند درحالی‌که کلمات کلیدی بلند به دلیل بازدهی سریع‌تر در کوتاه‌مدت مؤثرتر هستند. برای هرچه بهتر بودن نتایج کلی، به هردوی آن‌ها نیاز دارید.

تحقیق اولیه خود را انجام دهید

هنگامی‌که شما اهداف و دید اولیه را در ذهن دارید، می‌توانید تحقیق خود را شروع کنید:
  • با ایده‌های اولیه شروع کنید. با طرح چند ایده خوب برای آنچه مردم ممکن است به دنبال ارتباط با کسب‌وکار شما بگردند شروع کنید. نیاز نیست اینجا کامل باشید، اما سعی کنید تا حداقل چند دسته از جستجوهای گسترده و هر دو کلمات کلیدی کوتاه و بلند که ممکن است از آن‌ها برای پیدا کردن شما استفاده کنند، بیابید.
  • از موضوع و کلمات کلیدی استفاده کنید. از ابزارهای آنلاین برای یافتن موضوع و کلمات کلیدی که با ایده اولیه شما مرتبط هستند، کمک بگیرید.
  • یک لیست اصلی ایجاد کنید. تمام کلمات کلیدی را در یک صفحه بریزید، بنابراین شما می‌توانید آن‌ها را به‌سرعت مقایسه کنید و بر اساس زمینه‌های مختلف مرتب کنید.

لیست را کوتاه کنید

وقتی‌که لیست اصلی را تهیه کردید، می‌توانید آن‌هایی که کاندیداهای ضعیف‌تری هستند را از لیست حذف کنید. سه مفهوم مهم به شما کمک می‌کند تا متوجه شوید که کدام‌یک از کلمات کلیدی بیشتر برایتان مفید هستند: حجم جستجو و رقابت.
  • حجم. «جستجوی حجم» به تعداد افرادی اشاره دارد که کلمات کلیدی خود را در موتورهای جستجو وارد می‌کنند. حجم جستجو هرچه بیشتر باشد برای شما بهتر است، زیرا به شما کمک می‌کند تا به یک ترافیک زیاد برسید. اما این حجم جستجو باید با تجزیه‌وتحلیل رقابت‌هایی که در زمینه‌ کلمات کلیدی وجود دارد، مورد ارزیابی قرار بگیرد. هرچند که باید بدانید این حجم در طول زمان نوسان دارد.
  • رقابت. به سطح رقابت برای هر کلمه کلیدی نگاه کنید. این‌که کلمات کلیدی با بیشترین میزان ممکن است بالاترین میزان رقابت را داشته باشند تصادفی نیست و البته هرچه رقابت بالاتر باشد، رتبه‌بندی آن کلمه کلیدی سخت‌تر است. شما باید بین این دو تعادل ایجاد کنید.
  • ارتباط. شما همچنین باید ارتباط هر کلمه کلیدی را با برند اصلی خود در نظر بگیرید. مطمئناً، ممکن است ترافیک زیاد و رقابت کم داشته باشد، اما آیا واقعاً وب‌سایت شما به این نوع ترافیک نیاز دارد؟
  • رتبه‌بندی فعلی. این‌که ببینیم آیا شما در حال حاضر برای هر یک از این شرایط رتبه‌بندی می‌شوید یا خیر ارزشمند است، اگر نمی‌شوید، شاید نیاز باشد که یک حرکت دیگری انجام بدهید.

کاندیداهای برتر خود را انتخاب کنید

در این مرحله، کاندیداهای اصلی شما باید متفاوت باشند، زیرا فهرست خود را به کلمات کلیدی محدود کرده‌اید که بیشترین احتمال کسب نتایج موردنظر شما را دارند، بنابراین در حال حاضر، تعداد انگشت‌شماری را انتخاب کنید که به‌راحتی بهینه‌سازی می‌شوند (آن‌هایی که جذاب‌ترین هستند). اولین ترکیب کلمات کلیدی شما قرار نیست عالی باشد، اما به شما مسیری را نشان می‌دهد که می‌توانید برای افزایش ترافیک سایت خود حتی بیشتر استفاده کنید. به نتایج به‌دست‌آمده در طول زمان، توجه بیشتری کنید و نگران تغییرات زمانی که لازم دارید، نباشید.

کلمات کلیدی را در وب‌سایت خود ادغام کنید

سئو کلمات کلیدی در وب سایت هنگامی‌که چندین هدف بالقوه از کلمات کلیدی را شناسایی کردید، شروع به ادغام آن‌ها در سایت خود کنید. برای افزایش شانس خود در رتبه‌بندی شرایط به وجود آمده، می‌توانید روش‌های زیر که در مورد بهینه‌سازی موتورهای جستجو توضیح داده‌شده است را ببینید: • ایجاد صفحاتی که حاوی مطالب مفیدی بر اساس کلمات کلیدی موردنظر شما باشد. • کلمات کلیدی خود را در مکان‌های مناسبی از html خود ازجمله عنوان، تگ متا و توضیحات سایت خود اضافه کنید. • ایجاد لینک‌هایی که به قسمت‌های مختلفی از صفحات سایت شما اشاره دارد. به نظر شما چرا باید به کلمات کلیدی در وب سایتتان توجه کنید؟ چگونه آن‌ها را به کار بگیرید؟ آیا پیشنهادی در مورد سئو کلمات کلیدی دارید؟ آن را با کاربران ایران مدیر به اشتراک بگذارید.

راه اندازی استارت آپ و اصول اولیه آن‌ که می‌تواند ریسک شکست را کاهش دهد

سخنرانی جذاب

سخنرانی جذاب و ۷ راهکار برای جلب‌توجه مخاطبانی که هیچ‌گونه اطلاعاتی از کار شما ندارند

سخنرانی جذاب مهارتی است که هرکسی می‌تواند با داشتن آن از مزایا و منافع زیادی بهره‌مند شود. این مهارت وقتی مهم‌تر می‌شود که می‌خواهید برای کسانی سخنرانی کنید که هیچ شناختی از شما و تخصصتان ندارند. هر شغلی دارای اصطلاحات تخصصی است که فقط افراد داخل در آن کسب‌وکار از آن اطلاع دارند. فکر کردن به اینکه شما یک تازه‌وارد هستید می‌تواند به شما کمک کند آنچه را که برای افراد دیگر واضح نیست، قابل‌فهم‌تر کنید. شما حرفه خود را انتخاب کرده‌اید، در یک زمینه بخصوص تحصیلات ارزشمندی کسب کرده‌اید تا موقعیت مطلوبی برای خود در یک صنعت داشته باشید. درواقع شما یک فرد متخصص برای خود هستید، پس چرا نمی‌توانید به‌خوبی و با جذابیت بالا از شغل و حرفه خود با مشتریانتان حرف بزنید و نظر آن‌ها را جلب کنید؟ شاید به این دلیل است که شما بیش‌ازحد فکر می‌کنید، با ایران مدیر همراه شده، یک گام به عقب بردارید و این مراحل را دنبال کنید تا مهارت‌های خود را به افرادی که همانند شما تخصص ندارند، منتقل کنید.

۱٫ سخنرانی جذاب یعنی بدون اینکه گنگ سخن بگویید، منظورتان را برسانید

این را بپذیرید، شغل شما بسیار باحال است. به همین دلیل است که شما هرروز آن را انجام می‌دهید. هنگامی‌که شما حرفه خود را به یک بیگانه توضیح می‌دهید، باید به‌طور کامل تمرکز داشته باشید که در هنگام انتقال اطلاعات خود، در ذهن مخاطب ایجاد سردرگمی نکنید. اگر شما مکانیک هستید، از اصطلاحات مبهم مانند گشتاور، موتور چندمنظوره و مبدل کاتالیستی استفاده نکنید؛ اما در عوض با همه‌ افرادی که در اطراف شما هستند صحبت کنید. مخاطب شما احتمالاً تا حدودی به گفته‌های شما علاقه نشان می‌دهد. به‌صورت کامل و با جزئیات برای مخاطب خود توضیح می‌دهید که در طول انجام شغل خود چه کارهایی می‌کنید؛ با این کار شور و شوق بیشتری به توضیحات خود اضافه می‌کنید.

۲٫ برای داشتن یک سخنرانی جذاب ، مثال‌های جامع بزنید

حتی اگر کار شما به‌اندازه یک ستاره سینما هیجان‌انگیز نباشد، به‌احتمال‌زیاد به یک عملکرد حیاتی در جامعه ما کمک می‌کند. هنگامی‌که شما تلاش می‌کنید تا کار خود را به دیگران آموزش دهید، به این حس همبستگی اشاره‌کنید. به‌عنوان‌مثال به یک نابغه IT توجه کنید. او ممکن است در تفهیم مسائل مربوط به بحث شبکه مشکل داشته باشد، اما چگونه می‌تواند برای پیش بردن کار خود این مشکل را رفع کند؟ پاسخ روشن است: در فن بیان باید بر روی اصول تمرکز کند. او می‌تواند زیرساخت‌های دیجیتالی شرکت خود را بر روی کاغذ برای شما شرح دهد. می‌تواند از یک مثال استفاده کند: یک پرس چلوکباب ممکن است برای شما خوشمزه و جذاب باشد و بخواهید آن را بخورید، اما چگونه ممکن است که بدون نوشیدن دوغ محلی ایرانی، آن را میل کنید؟ این استعاره به شما توضیح می‌دهد که چگونه بحث شبکه در IT جای گرفته‌شده است و در حال حاضر شما یک تصویر واضح از «هضم» این اطلاعات را در ذهن خود دارید.

۳٫ سخنرانی جذاب را با توضیحات تصویری همراه کنید

ما در یک عصر تصویری زندگی می‌کنیم، بنابراین باید توجه مخاطبان خود را به‌وسیله تخیل، به خودمان جلب کنیم. اکثر سخنرانی‌های عالی نیاز به تصاویری دارند تا داستانشان را بهتر توصیف کنند؛ به‌عنوان‌مثال هنگام ارائه یک مطلب و سخنرانی با استفاده از پاورپوینت، چندین دستورالعمل وجود دارد که باید با آن‌ها آشنا شوید:

متن bold زیباتر نشان داده می‌شود

هنگام انتخاب فونت برای پاورپوینت خود، گزینه‌ای را انتخاب کنید که متن آن به‌راحتی قابل‌خواندن باشد. اگر مخاطبان شما نمی‌توانند اسلایدهای شما را بخوانند، هرگز موارد اولیه در مورد صنعت شما و همچنین پاورپوینت شما را درک نخواهند کرد.

ساده‌سازی

سعی کنید که از مقدار بسیار کمی متن در پاورپوینت خود استفاده کنید. بخش عمده‌ای از توضیحات خود را با صدای بلند برای مخاطبین خود بخوانید و اجازه بدهید که تصاویر هم هدف شما را به مخاطبان منتقل کنند. اگر مخاطبان شما در حال خواندن اسلایدهای شما هستند، آن‌ها نمی‌توانند بر روی حرف‌های شما تمرکز کنند. یک داستان‌پرداز باشید، نه یک حامی.

به‌صورت دینامیک عمل کنید

از عکس‌های چشمک‌زن برای بهتر دیده شدن تصاویر مهم در ارائه خود استفاده کنید تا مخاطبان را برای دیدن این تصاویر تحریک کرده باشید. این کار به‌جای اینکه حواس مخاطبان شما را پرت کند، کاری می‌کند تا توجه مخاطبان به میزان بیشتری به محتواهای شما جلب شود.

خوش آمدگویی ابتدایی را کوتاه کنید

زمانی که مخاطبان تنها در همان ۳۰ ثانیه اول به شما گوش می‌دهند، چرا سر صحبت را با یک گفتگوی ۱۰ دقیقه‌ای باز می‌کنید؟ چرا زمانی که ۵ اسلاید کافی است، از ۲۰ اسلاید استفاده می‌کنید؟ برای این موارد اضافی، وقت خود را هدر ندهید.

شناخت ماهیت و طبیعت رسانه‌های اجتماعی

شما از یک سری رسانه‌ های اجتماعی استفاده کرده‌اید، بنابراین از قوانین و مقرراتی که در این راستا وجود دارد تبعیت کنید. قوانینی مانند کوتاه بودن بحث و وضوح‌بالا.

۴٫ برای داشتن یک سخنرانی جذاب ، واژگان را شفاف و واضح به کار ببرید

شما کارهای خود را در EOD=end of day برای مخاطبان ارسال می‌کنید، به ایمیل‌های خود به‌صورت ASAP=as soon as possible (سریع‌ترین زمان ممکن) پاسخ می‌دهید، بنابراین شما می‌توانید برخی اوقات از فرایند PTO=paid time off استفاده کنید. اطمینان حاصل کنید که در صنعت خود هنگامی‌که از کلمات اختصار استفاده می‌کنید، در کنار این کلمات تعریف کامل این واژه‌ها را بیان کرده باشید.

۵٫ برای جذب مخاطب یک قلاب احساسی طراحی کنید

شما یک نوآور هستید، بنابراین دیدگاه شما ممکن است بیش‌ازحد فنی و یا انتزاعی باشد و نتوان با استفاده از یک زبان ساده آن را شرح داد. اگر با چنین مشکلی دست‌وپنجه نرم می‌کنید، می‌توانید از یک روش کلاسیک استفاده کنید. طرفداران موسیقی هنوز نمی‌توانند درک کنند که چرا لازم است یک برنامه جدید برای اشتراک آهنگ خود دانلود کنند؛ به لذت‌های مشترک در یک جامعه آنلاین اشاره‌کنید و آن را تقویت کنید. همچنین به‌روزهای گذشته که نوارهای کاست را کپی می‌کردید اشاره‌کنید.

۶٫ قدم اول سخنرانی جذاب آن است که مخاطبان خود را بشناسید

شما بیشتر روز خود را در ارتباط با دیگران در صنعت خود صرف می‌کنید، اما همین ارتباطات، شانس شما برای رسیدن به موفقیت است. پس می‌خواهید در چه مسیری حرکت کنید؟ اگر شما در حوزه بیمه هستید و باید با تعداد زیادی از متخصصان پزشکی صحبت کنید، با انتخاب بهترین گزینه‌ها از پزشکان برای صحبت کردن، زمینه‌های مشترک را پیدا کنید. قبل از این‌که به سمت این روش جدید تغییر مسیر دهید، گزینه مناسبی برای بحث با آن‌ها پیدا کنید. این رویکرد همانند یک پل می‌تواند شما را به مخاطبانتان متصل کند.

۷٫ حرف دلتان را بزنید تا سخنرانی جذاب و دلربایی داشته باشید

مهم‌ترین چیزی که در هر ارتباط وجود دارد، اعتبار است. اگر شما به چیزی که می‌گویید اعتقاد ندارید، چگونه انتظار دارید که فرد دیگری به این گفته‌های شما توجه کند؟ در یک مسیر درست قرار بگیرید و بر روی عناصر حرفه خود تمرکز کنید. به اولین روزهای آموزش و توسعه فردی خود فکر کنید. به یاد دارید که چقدر هیجان‌زده بودید؟ خب این شور و شوق را در هنگام آموزش دادن به مخاطبان خودتان منتقل کنید. شما قبل از اینکه رهبران نسل بعدی به بیراهه کشیده شوند، می‌توانید آن‌ها را هدایت کرده و از آن‌ها مراقبت کنید. شما از چه تکنیک‌هایی برای جذب مخاطب خود در یک سخنرانی عمومی استفاده می‌کنید؟ سبک سخنرانی کدام‌یک از سخنرانان برتر ایرانی را می‌پسندید و چرا؟ لطفاً نظرات خود را با کاربران ایران مدیر به اشتراک بگذارید.

سئو کلمات کلیدی کاربردی و کارآمد وب‌سایت را چگونه بدست آورید؟

برنامه ریزی اهداف

برنامه ریزی اهداف فردی و ۶ ترفند استفاده از زمان برای اولویت‌بندی اهداف

برنامه ریزی اهداف ، موجب بهره‌وری و عملکرد بالا در نتایج تولیدشده به‌جای ساعت‌ها کار ساده می‌شود. بسیاری از مدیران بدون داشتن یک فکر بر مبنای منطق برای برنامه‌های گیج‌کننده خود، از جلسه‌ای به جلسه دیگر و یا از بحرانی به بحران دیگر می‌روند. آن‌ها اهمیت مدیریت زمان را درک نمی‌کنند و زمان بسیار کمی برای فعالیت‌هایی که مهم‌ترین اهداف آن‌ها را پشتیبانی می‌کند صرف می‌کنند و اغلب عدم تطابق جدی‌ بین اولویت‌ها و تخصیص زمان را گزارش می‌کنند. در مورد این‌که چرا در هر فعالیت درگیر می‌شوید و آنچه از نتایج آن انتظار دارید، فکر کنید. با استفاده از ۶ مرحله‌ای که ایران مدیر در زیر بیان می‌کند، برنامه ریزی اهداف خود را در سال جدید شروع کنید.

۱٫ همه چیز را بنویسید.

برنامه ریزی اهداف 1 شامل تمام‌کارهای روزمره‌ای که باید به‌صورت روزانه یا هفتگی انجام دهید و یا پروژه‌های اختصاص داده‌شده به شما می‌باشد. اگر تمام زمانتان را برای برطرف کردن بحران‌ها و وظایف واگذارشده توسط دیگران صرف کنید تنها آب در هاون می‌کوبید. برای پیشرفت، باید در مورد آنچه خودتان می‌خواهید انجام دهید هم ‌فکر کنید. این‌ها می‌توانند اهداف بلندمدت، مانند پیشبرد شغلتان باشند، یا اهداف کوتاه‌مدت مانند توسعه یک مهارت جدید. این اهداف را به لیست برنامه ریزی اهداف خود اضافه کنید. تا جای ممکن گسترده باشید؛ تمام وظایف و اهداف خود را ثبت کنید.

۲٫ با افق زمانی، برنامه ریزی اهداف خود را سازمان‌دهی کنید.

لیست برنامه ریزی اهداف خود را به سه گروه زمانی تقسیم کنید: • اهداف بلندمدت (Career aims): اهداف بلندمدت در طول حداقل پنج سال. • اهداف کوتاه‌مدت (Objectives): اهداف حرفه‌ای در طول بازه زمانی بین سه ماه تا دو سال. • اهداف عملیاتی (Targets): مراحل اقدام که باید کار شما را به‌صورت هفتگی یا روزانه هدایت کند – یا به‌عنوان‌مثال، به پایان رساندن بخشی از یک پروژه بزرگ‌تر. اطمینان حاصل کنید که هر هدف، یک یا دو هدف مرتبط داشته باشد. در صورت شکست هر هدف، سخت در مورد گام‌های عملی بعدی که می‌توانید برای پیشبرد این هدف بردارید فکر کنید و سپس آن را به لیست برنامه ریزی اهداف خود اضافه کنید.

۳٫ اهداف کوتاه‌مدت خود را رتبه‌بندی کنید.

در مورد آنچه می‌خواهید انجام دهید، آنچه در آن خوب هستید و مهارت دارید و چیزهایی که دنیا از شما انتظار دارد فکر کنید. این‌ها به‌صورت متمایزی متفاوت هستند – و حتی ممکن است تضادهایی بین آن‌ها وجود داشته باشد. تعیین کاری که می‌خواهید انجام دهید برای تصمیمات رتبه‌بندی‌تان حیاتی است. به‌عنوان‌مثال، اگر میل زیادی به اختراع محصول جدید شرکت خود داشته باشید، باید آن را در بالاترین رتبه اهدافتان قرار دهید. سپس، از خودتان بپرسید که «من چه‌کاری را بهتر از دیگران انجام می‌دهم؟ کدام اهداف به نقاط قوت من نزدیک‌تر هستند؟» اگر به دلیل شخصیت یا مهارت‌های خود یک مزیت نسبی در انجام کاری یافتید آن را در بالاترین رتبه قرار دهید. درنهایت، بپرسید دنیا از شما چه می‌خواهد؟ شما نمی‌توانید تنها با نگاه کردن به سمت عرضه، کاملاً تولیدی باشید. باید همچنین سمت تقاضا را نیز در نظر بگیرید – دنیا، شرکت شما، یا رئیس شما از شما چه چیزی می‌خواهند. دو یا سه مورد از مهم‌ترین اهداف شرکت خود را بنویسید و در مورد معیارهای مورداستفاده برای ارزیابی عملکرد آن‌ها فکر کنید. از خودتان بپرسید برای کمک به موفقیت چه تغییری می‌توانید ایجاد کنید: زمان بیشتری برای ملاقات با مشتریان؟ استخدام یک فرد حرفه‌ای با استعداد برای جایگزینی یک کارمند بازنشسته؟

۴٫ اهداف عملیاتی خود را رتبه‌بندی کنید.

اهداف شما یا مراحل اقدامتان به‌طورمعمول در یکی از دو دسته زیر قرار می‌گیرد: اهداف فعال‌کننده (enabling targets) که به شما در دستیابی به اهدافتان کمک می‌کنند و اهداف اختصاص داده‌شده (assigned targets) که برای شما مشخص شده‌اند. در مرحله اول تصمیم بگیرید کدام اهداف به کدام دسته مربوط می‌شوند و سپس شروع به رتبه‌بندی آن‌ها کنید. برای مثال، به پایان رساندن کتابم یک هدف بسیار مهم بود، بنابراین نوشتن اولین پیش‌نویس یک هدف فعال‌کننده با بالاترین رتبه برای من بود. یک هدف فعال‌کننده همچنین می‌تواند به روش‌های زیرکانه‌تری بیشتر از یک هدف باشد. فرض کنید که به شما گفته‌شده است که یک پروژه بزرگ به شما اختصاص داده می‌شود که به توجه کامل شما نیاز دارد؛ بنابراین، شما بسیاری از وظایف کوچک خود را کنار می‌گذارید. تکمیل این اهداف فعال‌کننده با اولویت پایین‌تر با پاک‌سازی اطرافتان از هرگونه حواس‌پرتی، هدف جدید شما را پشتیبانی خواهد کرد. اهداف فعال‌کننده خود را بر اساس اهمیت اهداف و میزان تأثیر اهداف فعال‌کننده بر آن‌ها لیست و رتبه‌بندی کنید. اهداف اختصاص داده‌شده به‌صورت روزانه و هفتگی واگذار می‌شوند که اغلب نسبت به تصویر بزرگ‌تر شما بی‌ارتباط به نظر می‌رسند. آن‌ها بسیار متفاوت از اهدافی هستند که اهداف اصلی شما را پشتیبانی می‌کنند. اگرچه اهداف اختصاص داده‌شده فوری و منسجم هستند، این به این معنی نیست که آن‌قدر مهم هستند که برنامه شما را تغییر دهند. آن‌ها را با اولویت بسیار پایین در نظر بگیرید و تا جای ممکن زمان کمی برای آن‌ها صرف کنید.

۵٫ برآورد کنید که چطور می‌توانید زمان خود را صرف کنید.

هنگامی‌که اهداف و مقاصد خود را رتبه‌بندی کردید، تعیین کنید که برنامه‌تان چطور می‌تواند به‌صورت مؤثرتری با اهداف بر اولویت بالاترتان منطبق گردد. نگاهی به تقویم خود بی اندازید و به ۶ پرسش زیر پاسخ دهید: • چند ساعت از زمانتان را در محل کارتان صرف می‌کنید و در مقابل چند ساعت به دیگر فعالیت‌ها می‌پردازید؟ • سه فعالیت کاری اصلی‌تان که بیشترین زمان را صرف آن‌ها می‌کنید کدام هستند؟ • چند ساعت در هفته را صرف جلسات، فرم‌ها یا گزارش‌ها و پاسخ به ایمیل‌ها می‌کنید؟ • آیا برنامه هفتگی شما به مدت یک سال آینده یکسان خواهد بود؟ • سه فعالیت اصلی شما در طول سال آینده چه خواهد بود، آیا تغییر خواهند کرد؟ • در طول سال آینده موفقیت و شکست خود را چطور اندازه‌گیری می‌کنید؟ • تخصیص‌های زمان خود را با لیست رتبه‌بندی شده‌ی اهداف و مقاصدتان مقایسه کنید. چند درصد از زمانتان را صرف فعالیت‌هایی می‌کنید که به شما در رسیدن به بالاترین اهداف و مقاصدتان کمک می‌کنند؟ چه مقدار زمان صرف موارد پایین رتبه‌بندی‌تان می‌کنید؟

۶٫ به عدم تطابق‌ها بپردازید.

به‌احتمال‌زیاد متوجه خواهید شد که بیشتر از نیمی از زمان خود را برای بالاترین اولویت‌هایتان صرف نمی‌کنید. برخی از متخصصان در مورد اهداف و مقاصد خود با دقت فکر نمی‌کنند و بنابراین اغلب از اهداف مهم خود غفلت می‌کنند – تا این‌که تبدیل به یک بحران می‌شود و نیاز به تمام زمان و تلاش فرد خواهد داشت. شما برای سال جدید چگونه اهداف خود را برنامه ریزی می‌کنید؟ آیا اولویت‌بندی کردن اهدافتان برای شما اهمیت دارد؟ نظرات خود را با کاربران ایران مدیر به اشتراک بگذارید.

افزایش خلاقیت و نوآوری، یکی از رموز موفقیت در کسب و کار

مکاتب مدیریت استراتژیک

مکاتب مدیریت استراتژیک ، سفری اکتشافی در میان جنگل استراتژی

  • مقدمه
  • مکاتب مدیریت استراتژیک
  • مکتب طراحی در مکاتب مدیریت استراتژیک
  • مکتب برنامه‌ریزی در مکاتب مدیریت استراتژیک
  • مکتب موقعیت‌یابی در مکاتب مدیریت استراتژیک
  • سخن آخر

مقدمه

مکاتب مدیریت استراتژیک شامل الگوهایی متنوع و در عین حال چالش برانگیزی است که اختلاف نظرهای فراوانی را در بین دانشمندان و مدیران ایجاد کرده است. در مقاله قبل به سؤال «استراتژی چیست؟» پاسخ دادیم؛ اما شاید مفهوم پر رمز و راز استراتژی سؤالات بیشتری در ذهن مدیران و تصمیم‌گیرندگان ایجاد نماید. سؤالاتی نظیر اینکه «استراتژی چگونه شکل می‌گیرد» و اینکه چه دیدگاه‌ها و رویکردهایی به دنبال پاسخی به این پرسش بوده‌اند. در این مقاله ایران مدیر به بررسی تعدادی از مکاتب مدیریت استراتژیک می‌پردازد و به این سوال همیشگی پاسخ می‌دهد که کدام‌یک از مکاتب مدیریت استراتژیک در محیط کسب‌وکار امروزی می‌توانند شرکت‌ها را در دستیابی به اهدافشان کمک کنند برای آشنایی با مکاتب مختلف استراتژی و درک متفاوت افراد از مفهوم استراتژی و چگونگی شکل‌گیری آن، شاید داستان شناخت فیل از مثنوی معنوی کمک‌کننده باشد. شش مرد در هندوستان علی‌رغم نابینا بودن مایل به شناخت فیل بودند تا به‌گونه‌ای از کنجکاوی خود کم کنند. یکی از آن‌ها پهلوی فیل را لمس می‌کند و می‌گوید: فیل چقدر شبیه به دیوار است. دیگری عاج آن را لمس می‌کند و می‌گوید: فیل شبیه نیزه است. سومین نفر دست به خرطوم فیل می‌کشد و آن را شبیه به مار ‌دانست. چهارمین نفر با لمس پای فیل می‌گوید: فیل به درخت شبیه است. نفر پنجم با دست کشیدن به گوش آن، می‌گوید: فیل شباهت زیادی به بادبزن دارد. آخرین نفر پس از گرفتن دُم فیل می‌گوید: فیل شبیه به یک طناب است. اگرچه همه آن‌ها تااندازه‌ای حق داشتند ولی همگی در اشتباه بودند. ما افراد نابینایی هستیم و تشکیل استراتژی فیل ماست. ازآنجاکه هریک از ما بینایی کامل نداشته‌ایم تا کل پیکر فیل را ببینیم، هریک، قسمتی از بدن آن را لمس کرده و در مورد کل آن قضاوت کرده‌ایم. در مورد استراتژی هم هریک از ما چنین اشتباهی مرتکب شده‌ایم. هر یک از ما در جایگاه مدیر یا برنامه‌ریز، با بخش‌های مختلفی از استراتژی سروکار داشته‌ایم، برخی با ماتریس SWOT، برخی با تعیین مأموریت و چشم‌انداز و برخی با این اصل که باید استراتژی در لحظه شکل بگیرد. بر مبنای همین تجارب ناکامل و اندک، در مورد استراتژی و کلیت آن تصمیم‌گیری کرده‌ایم. تصمیم‌گیری که همانند تصمیم فیلبانان، پر از خطا و اشتباه بوده است. همانند یک فیل استراتژی چیزی بیش از اجزاست. لذا برای درک و شناخت آن، باید ضمن شناسایی اجزا آن، کلیت و مجموعه‌ای که این اجزا ایجاد می‌کنند را بشناسیم. و این یادآور ابیات حکایت «فیل در تاریکی» در «مثنوی معنویِ» «مولانا» است: چشم دریا دیگر است و کف دگر/ کف بهل وز دیده‌ی دریا نگر جنبش کف‌ها ز دریا روز و شب/ کف همی بینی و دریا نه عجب ما چو کشتی‌ها به هم برمی‌زنیم/ تیره چشمیم و در آب روشنیم ای تو در کشتی تن رفته به خواب/ آب را دیدی نگر در آب آب و همان‌گونه که «عبدالحسین زرین‌کوب» در کتاب «بحر در کوزه» بیان می‌کند: «این اختلاف در شکل و چگونگی فیل ازنظر آن افراد ناشی از تعدد و تکثر اشکال در فیل نبوده است، بلکه ناشی از آن بود که هریک از آن‌ها فیل را از نظرگاه دیگر دریافته و آزموده‌اند. از تمثیل مولانا نتیجه می‌گیرد که در تاریکی دنیا، اختلاف در مدرکات انسان‌ها اجتناب‌ناپذیر است و درصورتی‌که این افراد هریک شمعی داشتند، اختلافات خود را کنار می‌گذاشتند». این همان نگاه سطحی به موضوعات پیرامونمان را نشان می‌‌دهد و به‌جای نگاه بر کف دریا به خود دریا باید نگریست. تعریف مکاتب مدیریت استراتژیک تعاریف و دیدگاه‌های مختلفی در مورد استراتژی وجود دارد و هریک از این دیدگاه‌ها منحصربه‌فرد هستند و مانند هریک از افراد نابینای که قادر به شناخت فیل نبوند و تنها بر یک عضو از بدن آن شناخت پیدا می‌کردند، در فرآیند تشکیل استراتژی نیز وضع به همین‌گونه است. از یک‌سو دیدگاه‌های مرتبط با استراتژی محدود و معروف هستند و از سوی دیگر هریک از آن‌ها نشان‌دهنده بصیرت است. ازاین‌رو مینتزبرگ، آلستراند و لمپل در کتاب جنگل استراتژی ده دیدگاه متمایز را تحت عنوان مکاتب مدیریت استراتژیک برای شناخت استراتژی را معرفی می‌کنند. در ادامه به بررسی مکاتب مدیریت استراتژیک می‌پردازیم.

مکاتب مدیریت استراتژیک

مینتزبرگ و همکارانش در کتاب «جنگل استراتژی» مکاتب مدیریت استراتژیک را در قالب ده مکتب معرفی می‌کنند. در ذیل به‌صورت خلاصه به هریک از این مکاتب پرداخته می‌شود:  مکاتب مدیریت استراتژیک و مینتزبرگ ۱٫ مکتب طراحی (Design school) در مکاتب مدیریت استراتژیک : تدوین استراتژی در این مکتب به‌عنوان یک فرآیند مفهومی در نظر گرفته می‌شود. ۲٫ مکتب برنامه‌ریزی (Planning school) در مکاتب مدیریت استراتژیک : تدوین استراتژی در این مکتب به‌عنوان یک فرآیند رسمی در نظر گرفته می‌شود. ۳٫ مکتب موقعیت‌یابی (Positioning school) در مکاتب مدیریت استراتژیک : تدوین استراتژی در این مکتب به‌عنوان یک فرآیند تحلیلی در نظر گرفته می‌شود. ۴٫ مکتب کارآفرینی (Entrepreneurial school) در مکاتب مدیریت استراتژیک : تدوین استراتژی در این مکتب به‌عنوان یک فرآیند تخیلی در نظر گرفته می‌شود. ۵٫ مکتب شناختی (Cognitive school) در مکاتب مدیریت استراتژیک : تدوین استراتژی در این مکتب به‌عنوان یک فرآیند ذهنی و فکری در نظر گرفته می‌شود. ۶٫ مکتب یادگیری (Learning school) در مکاتب مدیریت استراتژیک : تدوین استراتژی در این مکتب به‌عنوان یک فرآیند نوظهور در نظر گرفته می‌شود. ۷٫ مکتب قدرت (Power school) در مکاتب مدیریت استراتژیک : تدوین استراتژی در این مکتب به‌عنوان یک فرآیند مذاکره در نظر گرفته می‌شود. ۸٫ مکتب فرهنگی (Cultural school) در مکاتب مدیریت استراتژیک : تدوین استراتژی در این مکتب به‌عنوان یک فرآیند جمعی در نظر گرفته می‌شود. ۹٫ مکتب محیطی (Environmental school) در مکاتب مدیریت استراتژیک : تدوین استراتژی در این مکتب به‌عنوان یک فرآیند واکنشی در نظر گرفته می‌شود. ۱۰٫ مکتب ترکیبی (Configuration school) در مکاتب مدیریت استراتژیک : تدوین استراتژی در این مکتب به‌عنوان یک فرآیند تحول و دگرگونی در نظر گرفته می‌شود.   ده مکاتب مدیریت استراتژیک مکاتب مدیریت استراتژیک خود به سه دسته تقسیم می‌شوند. سه مکتب اول ماهیتاً تجویزی (Prescriptive) هستند؛ یعنی با این موضوع سروکار دارند که استراتژی‌ها باید چگونه تدوین شوند. شش مکتب بعدی جنبه‌های خاص فرآیند تشکیل استراتژی را در نظر می‌گیرند و با تجویز رفتار استراتژیک ایده‌آل کمتر ارتباط دارند. این شش مکتب در دسته توصیفی (Descriptive) قرار می‌گیرند و با تشریح چگونگی شکل‌گیری استراتژی سروکار دارند. آخرین گروه مکاتب تنها شامل یک مکتب است؛ هرچند که می‌توان استدلال کرد این مکتب عملاً مکاتب دیگر را با یکدیگر ادغام می‌کند که آن را مکتب ترکیبی می‌گویند. این مکتب فرآیند تشکیل استراتژی را به‌عنوان یک فرآیند تحول و دگرگونی شرح می‌دهد و مفهوم تغییر استراتژیک در سازمان‌ها را در بردارد و در دسته مکاتب ترکیبی (configurative) قرار می‌گیرد. در ادامه به بررسی تفصیلی دسته تجویزی مکاتب مدیریت استراتژیک یعنی مکاتب طراحی، برنامه‌ریزی و موقعیت‌یابی می‌پردازیم. دسته توصیفی مکاتب مدیریت استراتژیک

مکتب طراحی در مکاتب مدیریت استراتژیک

مکتب طراحی و مکاتب مدیریت استراتژیک نخستین مکتبی که مینتزبرگ و همکاران وی در مکاتب مدیریت استراتژیک به آن پرداخته‌اند، مکتب طراحی است. بدون تردید معتبرترین دیدگاه در فرآیند تدوین استراتژی در مکاتب مدیریت استراتژیک ، مکتب طراحی است. این مکتب اساس دوره‌های کارشناسی و کارشناسی ارشد در رشته‌های مدیریت بازرگانی و مدیریت استراتژیک در دانشگاه‌ها است. مکتب طراحی در بین مکاتب مدیریت استراتژیک در ساده‌ترین شکل خود یک مدل استراتژی سازی را ارائه می‌دهد. این مدل در تلاش است تا بین توانایی‌های داخلی و امکانات خارجی تطابق و تناسب ایجاد کند به گفته کریستنسن، آندروز، باور، هامرش و پورتر (Christensen, Andrews, Bower, Hamermesh, and Porter) به‌عنوان مشهورتر‌ین طرفداران این مکتب، استراتژی اقتصادی همان تطابق و تناسب بین استعدادها و توانایی‌ها و فرصت‌هایی است که موقعیت شرکت را در محیط آن تعیین می‌کند.

آموزش کارآفرینی و ۱۰ کتاب شگفت‌انگیز که باید قبل از شروع کسب‌وکار خود بخوانید

کسب و کار در خانه

کسب و کار در خانه: مزایا، معایب و اشتباهات رایج مربوط به آن

کسب و کار در خانه می‌تواند انعطاف زیادی داشته باشد و نوعی تعادل بین کار و زندگی باشد که همه ما به دنبال آن هستیم. کارولین دنیلز، مدرس کارآفرینی و فناوری کالج بابسون در ولزلی ماساچوست می‌گوید: «اما واقعیت این است که کسب و کار در خانه مجموعه‌ای از چالش‌های خاص خود را به همراه دارد. برای مثال، انجام کسب‌وکارتان به‌تنهایی و از خانه می‌تواند خسته‌کننده باشد. این‌که خودتان به‌تنهایی بخواهید تمام تخیلات خود را تغذیه کنید بسیار سخت است.» ایران مدیر در این مقاله در مورد برخی از مشکلات خاص کسب و کار در خانه صحبت می‌کند:

اجتناب از اشتباهات هنگام راه اندازی کسب و کار در خانه

۱٫ صرف زمان بسیار زیاد در خانه

آنه الکساندر، مربی کسب‌وکارهای کوچک در Brevard، N.C. می‌گوید: «تنهایی، اولین شکایت افرادی است که در خانه کار می‌کنند. بسیاری از مردم برای محیط کار جداگانه آماده نیستند.» درحالی‌که این کار می‌تواند از هر نظر راحت‌تر به نظر برسد، اما بهترین روش نیست. به جای آن، برای جلسات حضوری‌ که به کسب ‌و کار شما کمک می‌کنند، دور از دفتر خانگی خود زمان صرف کنید. الکساندر می‌گوید: «جلسات را برای ناهار برنامه‌ریزی کنید، در گروه‌های شبکه‌سازی شرکت کنید و یا از کافی‌شاپ‌ها برای یک عنصر اجتماعی در روز خود ایجاد کنید.»

۲٫ چالش داشتن یک برنامه کاری برای کسب و کار در خانه

زمانی که لئون اوکس یکی از شرکای شرکت I Canvas ART، یک فروشنده آنلاین از بوم‌های سفارشی و چند نفر از کارمندانش روز و شب را در اتاق ناهارخوری‌اش کار می‌کردند، می‌گوید: «این یک دستور برای فرسودگی است. شما احساس گناه می‌کنید که کار نکرده‌اید و هیچ قطع ارتباطی بین کار و زندگی وجود ندارد.» درنهایت، او از کارکنان خواست تا ۶ عصر کار را ترک کنند و مطمئن شد که در برنامه زمانی روزانه خود وقت آزاد قرار داده است؛ اما او در سال جاری، شرکت سه‌گانه Niles خود را به دلیل رشد کسب‌وکار که اداره آن در منزل سخت شده بود، به یک فضای اداری منتقل کرد.

۳٫ ایجاد امکان وقفه

دانیلز می‌گوید: «داشتن یک یا دو تماس تلفنی با خانواده و دوستانتان مشکلی ندارد؛ اما زمانی که به‌طور مداوم در حالت «وقفه» هستید، تمرکز بر روی کسب و کار در خانه آسیب می‌بیند.» او توصیه می‌کند که برای مبارزه با اختلالات، باید در طول روز زمان‌های آرامی داشته باشید که هیچ تماس تلفنی یا ایمیلی در آن انجام نشود. همچنین باید مراقب باشید که اغلب اوقات خود را به کارهای گمراه‌کننده مانند اتوی لباس یا مراقبت از کودکان صرف نکنید. اعضای خانواده و پرستار کودکان خود را از ساعت کاری خود مطلع کنید و توضیح دهید که تنها به درخواست‌های فوری پاسخ خواهید داد.

۴٫ وابستگی بیش‌ازحد به عزیزان

الکساندر می‌گوید: «بدون داشتن همکارانی در اطراف خود، به‌راحتی می‌توانید صحبت کردن درباره مشکلات کسب‌وکارتان با همسر یا دوستان خود را به یک عادت تبدیل کنید؛ اما ممکن است عزیزانتان از صحبت در مورد کسب‌وکارتان خسته شوند. به‌علاوه، ممکن است آن‌ها نتوانند بهترین مشاوره را به شما ارائه دهند، زیرا آن‌ها همیشه کسب‌وکار شما را درک نمی‌کنند؛ بنابراین، سعی کنید با دیگران درزمینه‌ی کاری خود ارتباط برقرار کنید تا یک شبکه غیررسمی مشاوران داشته باشید.» او همچنین پیشنهاد می‌دهد: «یک گروه متقاعدکننده از دیگر افراد با کسب و کار در خانه ایجاد کنید.»

۵٫ عدم ایجاد یک محل کار جداگانه

کسب و کار در خانه 1 دانیلز می‌گوید: «حتی اگر در یک خانه بزرگ زندگی نمی‌کنید، یک فضای کاملاً اختصاصی برای کار ایجاد کنید. برای ایجاد یک شکاف فیزیکی بین فضای کار و زندگی، یک اتاق کوچک یا حتی یک گوشه خالی از اتاق نشیمن خود را انتخاب کنید. اگر مجبور هستید در یک محل مشترک خانه مانند اتاق غذاخوری یا آشپزخانه کار کنید، برای ایجاد یک فضای حرفه‌ای کاری، روزانه اشیای شخصی را کنار بگذارید. حتی اگر فضای جداگانه‌ای ندارید، می‌توانید آن را ایجاد کنید.»

۶٫ اجازه دادن به کارمندان برای سوءاستفاده از خانه‌تان

اگر برای نحوه رفتار کارکنان در خانه‌تان قوانینی تعیین نکنید، به خانه‌تان آسیب می‌رسانید. برای مثال، اوکس بر چگونگی غذا خوردن کارمندان در اتاق نشیمن، راه رفتن بر روی فرش‌های رنگ روشن با کفش و چسباندن یادداشت‌ها بر روی دیوار تأکید کرده است. اوکس می‌گوید، به‌جای این‌که بعداً کارمندانتان را سرزنش کنید، بهتر است انتظارات خود را از اول مشخص کنید. «قوانینی تنظیم کنید که با آن راحت هستید.» اوکس از کارمندان خواست تا کفش‌های خود را در بیاورند و در پایان روز محل کار خود را تمیز کنند تا او بتواند بعدازظهر از میز و اتاق غذاخوری خود استفاده کند.

۷٫ بیش‌ازحد مشغول بودن

تاتا هارپر که در Shoreham, Vt یک خط مراقبت از پوست را در خانه خود راه‌اندازی کرد می‌گوید: با انباشته شدن کارها، احتمال غافل شدن از آن‌ها بسیار بیشتر می‌شود. اگر در محلی که زندگی می‌کنید، کسب و کار انجام می‌دهید، ازآنجاکه فضای کاریتان خصوصی است و آن را با همکاران یا بازدیدکنندگان دیگر به اشتراک می‌گذارید، به‌آسانی امکان دارد که تسلیم بی‌نظمی شوید. «هارپر پرونده‌ها را قبل از انباشته شدن مرتب کرده و فایل‌بندی می‌کند و تنها موارد مربوط به کسب‌وکار را ذخیره می‌کند. علاوه بر این، او دریافت که دکوراسیون و روشن کردن دفترش به او انگیزه می‌دهد تا آن را تمیز نگه دارد.»

۸٫ شروع روز بدون برنامه

الین کوین، نویسنده‌ی مبتکر «هیچ کاری مثل کار کردن از خانه نیست (نشر کالوران، ۲۰۱۱)» ساکن شیکاگو می‌گوید، «بدون تصمیم آگاهانه در مورد اینکه چطور زمان خود را صرف کنید، روزتان می‌تواند کاملاً هدر برود». در عوض، برای هر دو اقدامات کوتاه‌مدت و اهداف بلندمدت زمان صرف کنید تا بتوانید کسب‌وکار خود را به شیوه‌ای متعادل‌تر اجرا کنید. یک برنامه ایجاد کنید و به آن متعهد بمانید. کوین می‌گوید «به‌جای ایجاد فهرست کارها، وظایف را به‌طور مستقیم در برنامه‌ریزی روزانه خود وارد کنید که به شما این امکان را می‌دهد تا برای تکمیل هر کار یک مهلت مشخص تعیین کنید». همچنین، اطمینان حاصل کنید که در طول روز برای مسائل مهم اما غیرمنتظره‌ای که ممکن است پیش بیایند، زمان آزاد در نظر گرفته باشید.

صرفه‌جویی در هزینه برای کسب و کار در خانه

بسیاری از کسب‌وکارها با بودجه بسیار کمی کار می‌کنند، به‌ویژه در هنگام راه‌اندازی کسب و کار خانگی. نظارت بر هزینه‌ها چیزی است که می‌تواند در تمام مراحل مختلف شروع کسب ‌و کار در خانه انجام شود – نه‌فقط زمانی که پول کمی وجود دارد. پس چطور می‌توانید یک شرکت حرفه‌ای و خلاق را اداره کنید و باز هم پول ذخیره کنید؟

کسب و کار در خانه 2

۱٫ انجام کارها توسط خود

یکی از مزایای شروع کسب ‌و کار در خانه، ثروتی است که شما از تجربه‌ای که با انجام بسیاری از کارهای استارتاپ توسط شخص خودتان به دست می‌آورید. همان‌طور که ملیسا یاملو، بنیان‌گذار Storybook Studio، در کسب‌وکار آنلاین در زمینه هنر و صنایع‌دستی کودکان اذعان کرد: «هر کاری که یاد گرفتم برای خودم انجام دهم، مهارتی است که برای آینده خواهم داشت. اگر من سعی کنم و موفق نشوم، آن زمان هزینه می‌کنم، اما تجربه هم به دست می‌آورم.» یاملو یک محصول ایجاد کرد و در هزینه‌های آوردن آن به بازار صرفه‌جویی کرد. «پر کردن اسناد استارتاپ کسب‌وکار خودم و ثبت علامت تجاری خودم – این درواقع بیشتر از زمانی که اگر یک وکیل می‌گرفتم طول کشید.» اما او با این کار مقدار قابل‌توجهی پول صرفه‌جویی کرد.

۲٫ برون‌سپاری

هنگام شروع یک شرکت، احساس می‌کنید که باید بیشتر کارهایتان را خودتان انجام دهید، اما هنگامی‌که شروع به رشد می‌کنید، کمک گرفتن می‌تواند باعث شود به حرکتتان ادامه دهید. اگر پایه‌های خلاقانه‌ای در بدنه خود نداشته باشید، کسی را پیدا کنید که آن استعدادها را داشته باشد. برون‌سپاری می‌تواند در هزینه‌های استخدام کارمندان مانند بیمه و مزایا صرفه‌جویی کند. علاوه بر این، برون‌سپاری فرصتی برای آزمایش افراد قبل از استخدام آن‌ها به‌صورت دائم فراهم می‌کند. سایت‌های بسیاری وجود دارند که برای یافتن افراد حرفه‌ای که در خانه کار می‌کنند از آن‌ها استفاده کرده و کارهایتان را برون‌سپاری کنید یا آن‌ها را به‌صورت فریلنسر استخدام کنید.

۳٫ تبادل

این همچنین یک راه بسیار عالی برای صرفه‌جویی در هزینه‌ها در هنگام به دست آوردن یک محصول یا خدمات با کیفیت است. در خارج از کادر به روش‌های خلاقانه فکر کنید که می‌توانید خدمات خود را در تبادل با آنچه نیاز دارید ارائه دهید. اگر به یک طراح وب نیاز دارید، آیا می‌توانید برای کاهش یا حذف هزینه‌ها محصول یا سرویس خود را مبادله کنید؟ یا آیا می‌توانید ارائه یک لینک از سایت خود به سایت آن‌ها (که می‌تواند به سایت آن‌ها ترافیک بفرستد، به‌ویژه اگر در سایت خود ترافیک بالایی داشته باشید) پیشنهاد دهید؟

۴٫ دانشجویان

یکی دیگر از گزینه‌ها برای یافتن منابع با هزینه‌های پایین می‌تواند کار دانشجویی باشد. دانش آموزان و دانشجویان بسیاری وجود دارند که برای فرصت استفاده از مهارت‌های خود و احتمالاً کارآموزی برای ایجاد تجربه‌ای که بتوانند در رزومه خود قید کنند مشتاق هستند.

۵٫ تبلیغات

خرید تبلیغات برای بازاریابی می‌تواند بخش بسیاری از سود شما را مصرف کند؛ اما اینترنت گزینه‌های بسیاری برای تبلیغ رایگان ارائه می‌کند. ایجاد پست در انجمن‌ها، نوشتن وبلاگ‌ها و نوشتن مقالات راه‌های عالی برای جلب توجهات به سمت شرکت شما و همچنین آوردن ترافیک به وب‌سایت شما، بدون پرداخت هزینه است.

۶٫ شبکه‌سازی

تعامل در گروه‌های شبکه‌سازی مربوط به کارتان یک راه عالی برای فروش خود و کسب‌وکارتان است.

۷٫ چاپ

هزینه‌ها برای چاپ هم اضافه می‌شوند، اما باید راهی ارزان برای آن پیدا کرد و تا جای ممکن از مزایای رایگان استفاده کنید.

۸٫ هزینه‌های حسابداری

استخدام یک حسابدار یک ایده خوب است، اما مراحلی وجود دارند که شما می‌توانید هزینه آن‌ها را در پایان سال کاهش دهید. با استفاده از نرم‌افزارها می‌توانید درآمد و هزینه‌های خود را در طول سال پیگیری کنید و تنها با چند کلیک، این اطلاعات را به حسابدارتان انتقال دهید. چراکه این در زمان حسابدارتان صرفه‌جویی می‌کند و می‌تواند باعث شود مبلغ فاکتور کمتری پرداخت کنید. راه‌های زیادی برای صرفه‌جویی در هزینه‌ها وجود دارد، اما بزرگ‌ترین تأثیر بر امور مالی کسب‌وکارتان با ایجاد یک بودجه محکم و موجه و منطقی ایجاد می‌شود – و به آن بستگی دارد. مقایسه حساب‌های واقعی با مقادیر بودجه به‌صورت سه ماهه می‌تواند به شما کمک کند تا در مسیر باقی بمانید. این همچنین به شما کمک می‌کند تا در هنگام شناسایی حوزه‌هایی که نیاز به کاهش هزینه‌ها دارید، برای سال بعد برنامه‌ریزی کنید.

معایب کسب و کار در خانه

کار کردن از خانه معایبی هم دارد. ممکن است مشتریان دفتر خانگی شما را حرفه‌ای نبینند. هنگامی‌که خورشید می‌درخشد، یا زمان خرید یا کلاس گلف یا وقتی‌که فرزندانتان شما را صدا می‌کنند، ممکن است حفظ تمرکزتان بر روی کار بسیار دشوار شود. دوستان و خانواده هم می‌توانند بدون هماهنگی با شما به منزلتان بیایند و لیست عوامل حواس‌پرتی همچنان ادامه دارد. با ایجاد دفتر خود در یک اتاق خالی یا گوشه ساکتی که می‌توانید به‌طور اختصاصی به کسب‌وکار اختصاص دهید، این مشکلات را به حداقل برسانید. آن را با مبلمان اداری (حتی دست‌دوم) مبله کنید و بر یک کامپیوتر تجاری سرمایه‌گذاری کنید. یک خط تلفن تجاری جداگانه دارای پیغام‌گیر صوتی نصب کنید. سپس برای بازدیدکنندگان خوش‌نیت روشن کنید که ساعت‌های کاری منظمی دارید و این کامپیوتر در دسترس کودکان نیست. در صورت لزوم، اگر دفتر خانگی‌تان تصویری از شما به‌عنوان یک حرفه‌ای منعکس نمی‌کند ترجیحاً با مشتریانتان در بیرون از دفتر ملاقات کنید.

جدا نگه‌داشتن خانواده و کسب و کارتان

برای جدا نگه‌داشتن خانواده و کسب و کار در خانه مجبور نیستید یک کارمند معجزه‌آسا باشید. در زیر چند راهنمایی ساده برای جدا کردن این دو از هم ارائه شده است: • هنگام کار در‌ دفتر خود را ببندید. این نشانه‌ای برای اعضای خانواده‌تان است تا مزاحمتان نشوند. • بعد از اتمام کار روزانه در دفتر خود را ببندید. این باعث می‌شود که شما در تمام ساعات شب به دفتر خود وارد شوید. • اجازه ندهید کودکانتان تلفن‌های کاری شما را پاسخ دهند. ممکن است فکر کنید این کار بامزه است؛ اما مشتریانتان این‌گونه فکر نمی‌کنند. • مطمئن شوید که کودکانتان می‌دانند وقتی شما «در دفترتان هستید» نباید مزاحم شما شوند. • بعد از ساعات کاری به تلفن‌های کاری‌تان پاسخ ندهید. پیام ضبط‌شده می‌تواند ساعات کاری شما را اعلام کند. • در طول ساعات کاری از انجام کارهای خانه‌داری پرهیز کنید. • در طول ساعات کاری‌تان زمان‌های استراحت کوتاه در نظر بگیرید. اگر شما نیز کسب و کار در خانه دارید می‌توانید مزایا و معایب آن را با کاربران ایران مدیر به اشتراک بگذارید.

رهبر در سازمان ، درس‌هایی طلایی برای اثرگذاری و نفوذ بر کارکنان

کسب و کار خانگی

کسب و کار خانگی و آموزه هایی ساده اما کاربردی برای موفقیت در آن

کسب و کار خانگی با مزایای بسیاری مانند انعطاف‌پذیری، توانایی ایجاد برنامه شخصی خود و حتی رهایی از مالیات همراه است. نادیده گرفتن این مزایا سخت است، اما رشد کسب‌وکار خانگی‌تان می‌تواند دشوار باشد. بااین‌حال، خانگی بودن کسب‌وکارتان به معنی «کوچک ماندن» یا محدود شدن فرصت‌های شما نیست. درواقع، برخی از مشهورترین شرکت‌های جهان مانند شرکت اپل، هرشی و فورد، به‌عنوان کسب‌وکارهای خانگی شروع به کارکردند. علاوه بر این، ۶۹ درصد از کارآفرینان، کسب‌وکار خود را از خانه‌های خود شروع می‌کنند. اگر انگیزه‌های بزرگ دارید و به دنبال روش‌هایی برای تبدیل ایده‌های عالی خود به یک مدل کسب‌وکار ملموس هستید، به یک برنامه نیاز دارید. ایران مدیر برای اجرای یک کسب‌وکار خانگی رهنمودهای زیر را به شما توصیه می‌کند.

۱- فضای فیزیکی خود را برای یک کسب و کار خانگی ارزیابی کنید

شروع یک کسب و کار در خارج از خانه‌تان به این معنی نیست که خانه شما یک مکان ایده‌آل است. می‌تواند باشد، اما ممکن است به تنظیماتی نیاز داشته باشید. در مورد فضای زندگی فعلی خود فکر کنید و آن را با مدل کسب‌وکاری که در ذهن دارید مقایسه کنید. اگر نیاز دارید تا بتوانید با مشتریان یا کارمندانتان ملاقات کنید، آیا می‌توانید آن را به‌راحتی در خانه خود انجام دهید؟ آیا یافتن شما آسان است؟ آیا فضای کافی برای پارکینگ ماشین‌ها دارید؟ علاوه بر این، منطقه‌بندی و موارد مجاز در محل زندگی فعلی خود را بررسی کنید. آیا مانع اجرای انواع خاصی از کسب‌وکار است یا خیر؟ اگر طی این ارزیابی هرگونه مانعی وجود داشت، انتقال به خانه‌ای که برای اجرای یک کسب‌وکار و درعین‌حال زندگی راحت‌تر مناسب‌تر باشد می‌تواند گام اول خوبی تلقی شود.

۲٫ پیش‌نیازهای اولیه یک کسب و کار خانگی برای شروع کار را آماده کنید

هنگامی‌که مطمئن شدید خانه شما آماده کسب‌وکار است، وقت آن است که بر روی فضای دفتر واقعی خود تمرکز کنید. ابتدا مطمئن شوید که برای انجام کسب‌وکار خود یک قسمت اختصاصی دارید. ممکن است خانه شما مجهز به یک دفتر باشد. اگر نیست، یک قسمت خاص از یک اتاق بزرگ‌تر را در نظر بگیرید، یک گنجه بزرگ یا حتی یک گاراژ را به دفتر کار رؤیایی خودتان تبدیل کنید. همچنین، در مورد منابع موردنیاز برای انجام کسب‌وکار فکر کنید. هر چیزی از مبلمان تا لوازم اداری باید در نظر گرفته شود تا بتوانید مدیریت هزینه‌ استارتاپ خود را به دست گرفته و بودجه‌بندی کنید. آنچه لازم دارید را در نظر گرفته و به دنبال راه‌هایی برای صرفه‌جویی باشید. خرید اقساطی و مدت‌دار به صاحبان کسب‌وکارها اجازه می‌دهد تا در بلندمدت مقدار قابل‌توجهی پول ذخیره کند. در حین انجام کارهای دیگر، برندتان را هم در نظر بگیرید. برندسازی شخصی برای کسب‌وکارهای خانگی به‌اندازه شرکت‌های بزرگ اهمیت دارد. به سرمایه‌گذاری در بازاریابی برای تجارتتان و ایجاد یک وب‌سایت در همین راستا فکر کنید. اگر مطمئن نیستید که از کجا شروع کنید، با یک مشاور بازاریابی دیجیتال مشورت کنید.

۳٫ یک برنامه برای کسب و کار خانگی موردنظرتان تنظیم کنید

ممکن است در مورد انعطافی که به‌زودی در دستان خود لمس خواهید کرد رؤیاپردازی کنید، اما کسب‌وکار شما باید سودآور باشد و به همین دلیل به یک برنامه منظم نیاز دارد. برای تنظیم برنامه خود، موارد زیر را در نظر بگیرید:
  • چند ساعت در روز باید کسب‌وکارتان را فعال یا غیرفعال کنید؟
  • برنامه فعلی شما چگونه است؟ چه چیزی را می‌توانید سازمان‌دهی کنید؟ برای برنامه‌ریزی و تعیین استراتژی به چه چیزهایی نیاز دارید؟
  • چه زمانی بهترین عملکردتان را دارید؟ سحرخیز هستید یا مانند یک جغد شب‌زنده‌دار؟ چه زمانی کارایی بیشتری دارید و متمرکزتر هستید؟ (برای اکثر بزرگ‌سالان، پاسخ این سؤال، نزدیک ظهر است؛ برای کار در ساعت‌هایی که کارآمدتر هستید، برنامه‌ریزی کنید.)
  • مشتریان و شرکای کسب‌وکار شما چه زمانی در دسترس هستند؟ ممکن است در نیمه‌شب بهتر کار می‌کنید، اما باید بتوانید در طول ساعات کاری با مشتریان یا شرکای تجاری اصلی خود تماس داشته باشید که این امر می‌تواند دشوار باشد.
هنگامی‌که تمام عوامل مهم ذکرشده در بالا را در نظر گرفتید، یک برنامه واقعی ایجاد کنید. آن را در تقویم خود علامت زده و با خانواده و دوستان خود به اشتراک بگذارید. درک این‌که شما حتی اگر در خانه باشید، واقعاً در حال کار هستید، برای همه مفید است.

۴- از همان روز اول به مسائل مالی و مالیاتی توجه کنید

اجرای کسب‌ و کار در خانه با مزایای مالی و مالیاتی زیادی همراه است. بااین‌حال، هنوز هم جریمه‌هایی برای عدم اجرای قوانین مالیاتی و عدم گزارش میزان درآمد مناسب وجود دارد. برای اجتناب از این موضوع، برای نگهداری مستقیم حساب‌وکتاب خود، از مراحل ابتدایی کسب‌وکارتان، بر نرم‌افزارهای جامع مالی و مالیاتی سرمایه‌گذاری کنید، یا با یک حسابدار مالیاتی کارکنید. اطمینان از مطابقت عملکردتان با مقررات مالیاتی در آینده از کسب‌وکار شما محافظت خواهد کرد.

۵٫ در اداره کسب و کار خانگی با یک وکیل تجاری مشورت کنید

در مورد راه اندازی کسب و کار خانگی هم قوانین زیادی وجود دارد. این خصوصاً زمانی صدق می‌کند که شما بخواهید از پیمانکاران استفاده کنید یا کارمندانی استخدام نمایید. یک‌قدم اشتباه می‌تواند کسب‌وکار شما را خراب کند. یک وکیل تجاری را پیداکرده و از او مشاوره بگیرید. وکیل می‌تواند به شما کمک کند تا:
  • ساختار مناسبی تنظیم و راه‌اندازی کنید و بفهمید کدام نوع شرکت (سهامی خاص، تضامنی و…) برای شما مناسب‌تر است
  • در مورد داشتن پرونده مناسب برای هر کارمند اطمینان خاطر داشته باشید
  • بفهمید آیا به پیمانکار یا کارمند نیاز دارید یا خیر
  • اطمینان شوید که در مسیر قانونی حرکت می‌کنید

۶٫ زندگی شخصی خود را از زندگی کاری خود جدا کنید

هنگامی‌که در یک فضای اداری واقعی کار می‌کنید، می‌توانید به‌آسانی کار را در محل کار ترک کنید. می‌توانید بعد از چند ساعت در مورد آن فکر کنید، اما هر چیزی که برای انجام کار به آن نیاز دارید در دفتر شماست. هنگامی‌که در خانه کار می‌کنید، از بین رفتن این مرز بسیار آسان‌ است. به یاد داشته باشید که یک برنامه زمانی منظم دارید. بعضی کارها ممکن است به‌صورت غیرمنتظره‌ای اتفاق بیفتند، اما زمانی که کار نمی‌کنید سعی کنید از فضای دفتر خود دور بمانید. این برای سلامت روان و شادی و همچنین خانواده شما بسیار مهم است.

۷٫ برای اداره کسب و کار خانگی یک شبکه ایجاد کنید

هنگامی‌که در خانه کار می‌کنید، احتمالاً بیشتر وقت خود را به‌تنهایی می‌گذرانید. این مسئله می‌تواند منجر به پیامدهای عاطفی و روحی منفی شود؛ به‌ویژه برای کارآفرینانی که در حال رشد هستند. برای مبارزه با این موضوع، سازمان‌های حرفه‌ای محلی و نزدیک به خانه خود را پیداکرده و با آن‌ها ارتباط برقرار کنید. اگر مناسب بودند، عضو شوید. سعی کنید برای کسب اطلاعات بیشتر در مورد صنعت خود و برقراری ارتباط با افراد در این زمینه در رویدادهای اجتماعی حضور پیدا کنید. این کار علاوه بر این‌که می‌تواند انرژی اجتماعی‌ لازم برای رشد و شکوفایی شما را فراهم کند، ‌یکی از جنبه‌های مهم ایجاد برندینگ شخصی هم هست و باعث می‌شود که توسط دیگران به رسمیت شناخته شوید. اجرای یک کسبب و کار خانگی چشم‌اندازی هیجان‌انگیز است، اما به زیرساخت‌ها و برنامه‌هایی نیاز دارد. برای اطمینان از این‌که قدم‌های درستی برداشته‌اید و در مسیر پیشرفت حرکت می‌کنید، هفت نکته بالا را در نظر گرفته و اجرا کنید. یادتان باشد، اغلب محصولات و شرکت‌های بزرگ در مکان‌های بسیار کوچک شکل‌گرفته‌اند. شما چگونه کسب و کار خانگی خود را اداره می‌کنید؟ در هنگام کار در منزل با چه مشکلاتی مواجه هستید؟ لطفاً نظرات و تجربیات خود را با کاربران ایران مدیر به اشتراک بگذارید.

ترس های کارآفرینی: ۹ دغدغه‌ای که باید هنگام شروع یک کسب‌وکار جدید برطرف کنید

قوانین موفقیت در کسب و کار

قوانین موفقیت در کسب و کار: ۵ قانون بنیادی در یک کسب‌وکار کارآمد

قوانین موفقیت در کسب و کار ، عواملی فراتر از آن چه بود که من فکر می کردم. چند سال پیش، یک ایده بسیار قوی در ذهنم داشتم، یک محل رؤیایی برای کار و تیمی از بهترین ها. معتقد بودم که این یک ایده منحصربه‌فرد است. هیچ‌کس هرگز تابه‌حال به این مدل کسب‌وکار فکر نکرده بود؛ حداقل من اینطور فکر می‌کردم. نیازی به گفتن نیست، من اشتباه می‌کردم. یک سال بعد، درحالی‌که من هنوز در راه اندازی کسب و کار خود مردد بودم، کسی یک کسب‌وکار دقیقاً مشابه چیزی که مدنظر من بود ایجاد کرد. می خواهم بگویم که تنها داشتن ایده کافی نیست. همواره افراد و فرآیندهایی که شما برای تحقق بخشیدن به یک ایده نیاز دارید مهم‌تر هستند. در ادامه ایران مدیر به ۴ نکته کلیدی به عنوان اصلی ترین قوانین موفقیت در کسب و کار برای رسیدن به نتایج مطلوب اشاره می کند.

۱٫ قوانین موفقیت در کسب و کار می گوید شما باید در هنر مدیریت خبره باشید

موفقیت یک کسب‌وکار تنها حاصل عملکرد محصول نیست. در حقیقت، بسیاری از مواقع محصول چیزی نیست که واقعاً فروخته می‌شود. موفقیت سازمان کاملاً به مدیریت مربوط می‌شود و مدیریت خوب می‌تواند هر چیزی را به فروش برساند. به نظر شما مک‌دونالد چطور یک همبرگر را به یک کسب‌وکار با ارزش بیش از ۹۶ میلیارد دلار تبدیل کرد؟ یک بار مربی کسب‌وکارم از من خواست تا کتابخانه‌ام را به او نشان دهم. من یک مجموعه بسیار خوب داشتم، اما حتی یک کتاب هم در مورد چگونگی اجرای یک کسب‌وکار در آن نبود. او گفت، «این مشکل توست». من هرگز آن جمله را فراموش نکردم. او به من گفت، قوانین موفقیت در کسب و کار می‌گوید باید به جنبه‌های مدیریت کسب‌وکار خود علاقه بیشتری نشان دهی. من باید به کسب‌وکارم مانند یک تمرین مدیریت نگاه می‌کردم و برای این کار باید دانش‌هایی در مورد مدیریت می‌آموختم. باید برای مطالعه در مورد سیستم‌های برندهای شناخته‌شده‌تر و اینکه آن‌ها چطور کسب‌وکار خود را ساختاربندی کردند زمان صرف کنم. این کار به‌طور طبیعی اتفاق نمی‌افتد. مدیریت خوب یک تخصص است – چیزی است که باید بر خودتان اعمال کنید. یک کسب‌وکار بزرگ موفق از یک ایده بزرگ و یا سرمایه‌ای بزرگ به دست نمی‌آید. کارآفرینی دنباله‌دار با چیزی که انتظار آن را دارید هم‌راستا است. به گفته سارا نایت، استاد دانشگاه، «کسب‌وکار باید یک سفر باشد، اما اگر بر مدیریت سرمایه‌گذاری نکنید، این سفر، تنها یک قدم زدن ساده است.»

۲٫ با داشتن یک رفتار عالی می توانید افراد عالی را جذب می‌کنید

در شروع کسب و کار ، جذب استعدادهای بالا دشوار است چراکه افراد همیشه نمی‌خواهند که بر روی معیشت خود قمار کنند. قوانین موفقیت در کسب و کار می‌گوید بهتر است که یک گروه کوچک از افراد بااستعداد داشته باشید تا این‌که یک گروه بزرگ از افراد بی‌استعداد و بی‌انگیزه داشته باشید. شما در رهبری کسب‌وکار خود باید سازمان را به‌آرامی رشد دهید. شما به معنای واقعی کلمه باید در همه‌جا باشید، با هر فرد در گروه کارکنان کوچک خود از نزدیک در ارتباط باشید و زمان خود را در آموزش‌های شخصی و کارگاه‌ها صرف کنید. اگر شما بتوانید گروهی از افراد مناسب درست کنید و با آن‌ها درست برخورد کنید، همین حالا هم اقدامات فوق‌العاده‌ای انجام داده‌اید. Strive Masiyiwa، بنیان‌گذار و مدیر اجرایی Econet می‌گوید: «کارآفرینان واقعی همیشه برای افراد خود زمان صرف می‌کنند؛ و از اعضای آسیب‌پذیر سازمان‌های خود مراقبت می‌کنند. من ترجیح می‌دهم من را کارآفرین موفقی بدانند که در درجه اول هرگز حقی را از بین نبرده‌ام تا این‌که میلیاردها دلار ساخته باشم.» اهمیت استدلال Masiyiwa در این است که «مردم پیرامون شما صحبت می‌کنند» و هنگامی‌که صحبت‌ها به این نقطه برسد ‌که شما یک رهبر عالی هستید و با کارمندان خود رفتار خوبی دارید، سرمایه‌گذاران بزرگ می‌خواهند با شما کار کنند و استعدادهای بزرگ هم خواهان کار با شما خواهند بود.

۳٫ برای پایبندی به قوانین موفقیت در کسب و کار ، نقدینگی خود را پیگیری کنید

یکی از نکات کلیدی‌ که باید یاد بگیرید مدیریت جریان نقدی‌تان است – دریافتی‌ها (فروش) و پرداختی‌های (هزینه‌ها) حساب‌هایتان. من همیشه در آخر هرماه ناراحت می‌شدم چون نمی‌توانستم بفهمم کجا پول تمام شد. من حتی شک کردم که آیا کسی دزدی می‌کند؟ اداره سازمان مستلزم سطح بالایی از جزئیات و دقت است. اگر ما نتوانیم با پولمان به آن دست‌یابیم، درواقع نمی‌توانیم بگوییم هر نوع دقتی را در کسب‌وکارمان لحاظ کرده‌ایم. مربی‌ام یک بار از من پرسید، «آیا می‌توانی هر ریال از جریان نقدی را رد سازمان خود ردیابی کنی؟» من نمی‌توانستم و این نقص من بود. بودجه جریان نقدی را با چند سناریوی متفاوت – بهترین حالت، بدترین حالت و فرضیه‌های مختلف – در کنار هم قرار دهید. البته شما نمی‌توانید همه‌چیز را پیش‌بینی کنید و اتفاقات غیرمنتظره ای اتفاق می‌افتند، اما با آنچه می‌دانید سعی خود را بکنید. اکنون یک پلتفرم حسابداری ایجاد کنید و در صورت لزوم از نرم‌افزار استفاده کنید. اطمینان حاصل کنید که می‌توانید بگویید هر ریال کجا است. اگر پول نقد را مدیریت کنید، فرآیند برنامه‌ریزی ساده‌تر می‌شود.

۴٫ فرآیند: یاد بگیرید کارهای درست را به روش درست انجام دهید

افراد، ستون فقرات هر سازمانی هستند، اما فرآیند نیز یک بنیاد به همان اندازه حیاتی است. «فرآیند» مجموعه‌ای از اقداماتی است که شما برای دستیابی به یک نتیجه یا خروجی موردنظر انجام می‌دهید. شما باید در حوزه کسب‌وکارتان روش‌های مشخصی را برای انجام تمام جنبه‌های کسب‌وکار به‌کارگیرید – فرآیندهای سرمایه‌گذاری، برنامه‌ریزی استراتژیک، استخدام و آموزش کارکنان، تحقیق، توسعه محصول، آزمایش محصول، بازاریابی و فروش و غیره. قوانین موفقیت در کسب ‌و کار می‌گوید انجام آن به روشی که می‌دانید به‌تنهایی کافی نیست. قبل از این‌که حتی یک ایده را دنبال کنید یا تلاش کنید تا کسب‌وکار خود را به یک حوزه دیگر گسترش دهید، باید بتوانید اقدامات مختلف تعریف‌شده‌ای داشته باشید که شما را به تصویری که در ذهن دارید هدایت کند. بگذارید کارکنان شما فرایند را یاد بگیرند و اگر این فرایندها آن‌طور که فکر می‌کردید کار نکرند، بررسی کنید که آیا همه‌چیز را درست انجام می‌دهید یا نه.

۵٫ فناوری را پیشرفته‌تر کنید

در یک محیط کسب‌وکار سنگین با رقابت شدید، تمام تلاش‌های شما باید با منابع تکنیکی و آنلاین مناسب باشد. داشتن یک نرم‌افزار هدایت‌کننده عالی، یکی از بهترین روترهای Wi Fi یا یک سیستم پرداخت خودکار کافی نیست. شما باید نوع دقیقی از فناوری که مطابق کسب‌وکار و خدمات شما می‌باشد را دریافت کنید یا نمونه‌ای که در کار خود بی‌نظیر باشد. نیازهای فعلی فن‌آوری به دو دلیل نمی‌تواند مورد تأکید قرار گیرد – مشتریان از آن استفاده می‌کنند و فناوری در حقیقت از زمان آخرین بررسی شما بسیار هوشمندتر شده است. ممکن است شما بهترین ساختار را داشته باشید، اما بدون مناسب‌ترین فناوری و منابع اینترنتی، هنوز هم در فرایندتان لکنت دارید. شما برای ساخت کسب‌وکار خود کدام یک از قوانین موفقیت در کسب و کار را رعایت می‌کنید؟ چه نکات دیگری را برای موفقیت یک کسب‌وکار سراغ دارید؟ لطفاً نظرات خود را با کاربران ایران مدیر به اشتراک بگذارید.

سخنرانی جذاب و ۷ راهکار برای جلب‌توجه مخاطبانی که هیچ‌گونه اطلاعاتی از کار شما ندارند

مراحل رشد استارتاپ

مراحل رشد استارتاپ: چهار مرحله رشد از ایده تا پایداری در یک کسب و کار نوپا

مراحل رشد استارتاپ یکی از مهم‌ترین دغدغه‌های کارآفرینان جوان است و مترادف با این سوال می‌باشد: بعدازاین، من چکار باید انجام بدهم؟ این سؤالی است که دانشجویان و کارآفرینان بارها و بارها از خودشان می‌پرسند. آن‌ها ممکن است ایده‌ای برای راه‌اندازی داشته باشند یا اینکه یک شرکت نوپا را تأسیس کرده باشند، اما این مسئله در هر دو مورد وجود دارد: چگونه می‌توانم کسب‌وکار خود را به سطح بعدی برسانم؟ کارآفرینان ظاهراً متوجه شده‌اند که در زمان‌های مختلفی استفاده‌های متفاوتی از شرکت‌هایشان می‌کنند. کاری که کارآفرینان در مراحل خوبی از رشد شرکتشان انجام می‌دهند، ممکن است کار اشتباهی باشد که هفته بعد عواقب آن نمایان شود. آنچه آن‌ها باید درک کنند این است که چگونه یک شرکت رشد می‌کند و چگونه باید آن را پرورش داد. ایده‌هایی رشد می کنند و به استارت آپ تبدیل می شوند و بعد جلو می روند تا در یک فرایند ۴ مرحله‌ای به یک شرکت بالغ تبدیل شوند. در هر یک از این مراحل وظایف متمایزی وجود دارد که باید انجام شود:
  • اعتبار سنجی مشتری
  • اعتبار سنجی عملیاتی
  • اعتبار سنجی مالی
  • خود مراقبتی
علاوه بر این، شرکت باید این مراحل را به‌طور پیوسته ادامه دهد. تلاش برای پریدن از روی هر مرحله و انجام ندادن هر کدام از این مراحل منجر به مشکلات مالی و اختلال عملکرد در فرهنگ سازمانی می‌شود. همان‌طور که سرمایه‌گذاری رشد می‌کند، باید رهبر نیز هم‌جهت با آن رشد کند. در هر مرحله، شما باید وظایف خاصی را انجام دهید، مهارت‌های سازمانی جدید کسب کنید و مهارت‌های رهبری خود را گسترش دهید تا بتوانید نیازهای متغیر یک کسب‌وکار را برآورده کنید. ایران مدیر در این مقاله چهار مرحله رشد استارتاپ را از یافتن ایده تا ثبات در کسب‌و‌کار بررسی می نماید.

۱٫ مرحله اول از مراحل رشد استارتاپ: ایده درستی را به دست بیاورید

دانه نمی‌تواند به درخت تبدیل شود مگر اینکه جوانه بزند. به همین ترتیب، بهترین ایده‌ راه‌اندازی استارت آپ هم نمی‌تواند به یک سازمان ملموسی تبدیل شود، مگر اینکه برای اولین بار به چیزی تبدیل شود که مشتریان بخواهند آن را بخرند. تمرکز اصلی شما در این مرحله این است که ایده شما توسط مشتریان بالقوه، سرمایه‌گذاران، کارکنان و دیگران تائید شود. همان‌طور که در حال اعتبارسنجی مشتریان هستید ممکن است متوجه شوید که لازم است شما ایده خود را تغییر دهید. این کاملاً طبیعی است، اما بسیاری از کارآفرینان در این مرحله حتی اگر لازم باشد مشتریان خود را رد کرده و از ایده خود پشتیبانی می‌کنند. در پایان روند جوانه زدن دانه، ایده کارآفرینی به محصول یا خدماتی تبدیل خواهد شد که مشتریان واقعی نسبت به خرید آن متعهد می‌شوند؛ اما به‌محض اینکه شما یک محصول داشته باشید که مشتریان واقعاً به خرید آن علاقه‌مند باشند، طبیعت کار و رهبری، نیاز به تغییر چشم‌گیری خواهد داشت.

۲٫ مرحله دوم از مراحل رشد استارتاپ: محصولی پایدار ایجاد کنید

اکنون‌که شما مشتریان متعهدی دارید، باید بدانید که چگونه محصول خود را به شکل قابل‌اعتمادی ارائه کنید، البته نه‌فقط چند بار. به‌طور هم‌زمان شما نیاز به مشتریان جدید خواهید داشت. در این مرحله از مراحل رشد استارتاپ نیاز است که از قابلیت‌های خود برای تولید و تحویل محصول خود به مشتریان استفاده کرده و خواسته‌‌های آن‌ها را ارضا کنید و از این طریق به اعتماد سازی در مشتریان بپردازید. این وظیفه (اعتبار سنجی عملیاتی) اغلب بسیار پیچیده است، زیرا کارآفرینان اصول اولیه شرکت را درک نمی‌کنند و برای نشان دادن قابلیت‌های خود، کارهای اشتباهی را انجام می‌دهند.

۳٫ مرحله سوم از مراحل رشد استارتاپ: رشد قوی داشته باشید

مرحله سه، زمانی شروع می‌شود که گزاره‌های ارزشی تائید شده باشند و فرآیندهای اساسی به‌طور قابل‌اطمینانی در تحویل محصول و جذب مشتری و رضایت مشتریان، اجراشده باشد. هدف سوم و مرحله اعتبار سنجی مالی این است که شرکت را ازلحاظ مالی ثابت نگه‌داریم و مطمئن شویم که می‌توان به‌طور مداوم با تغییر قیمت‌ها و شرایط رقابتی، پابرجا بمانیم. برای تکمیل این مرحله از مراحل رشد استارتاپ، شما باید مجموعه‌ای از فرآیندهایی را ایجاد کنید که به‌اندازه کافی در مقابل رشدهای قابل‌توجه و تغییرات ناخواسته، انعطاف‌پذیر هستند. این فرایندها نباید وابسته به هیچ فرد خاصی باشد و باید به‌صورت سیستماتیک عمل نماید. بسیاری از کارآفرینان که وارد مرحله سوم می‌شوند، بسیار غیرقابل‌تحمل می‌شوند. آن‌ها در مرحله دوم موفق شدند تا رضایت مشتریان را نسبت به محصولات خود جلب کنند؛ اما نیازهای سازمانی در حال افزایش است زیرا مشتریان تقاضا دارند که آنچه برای آن‌ها ارائه می‌شود، به‌طور قابل‌توجهی مؤثر باشد. آنچه شرکت برای مشتریان خود ارائه می‌کند، باید دوباره مورد بازنویسی، نوسازی و بازسازی قرار بگیرد تا نیازهای مشتریان جدید را هم برآورده کند. بسیاری از کارآفرینان در حال حاضر از رشد کسب و کار خود غافل می‌شوند، زیرا نمی‌خواهند از برخی فعالیت‌های روزمره‌ خود خودداری کنند. این کار، سازمان را ضعیف کرده و باعث آسیب‌پذیر شدن آن‌ها توسط رقبا می‌شود. در شرکت‌هایی که تحت تأثیر روزمرگی قرار می‌گیرند، کارآفرینان اغلب تبدیل به مدیرعامل اجرایی می‌شوند.

۴٫ مرحله چهارم از مراحل رشد استارتاپ: خود مراقبتی داشته باشید

در این مرحله از مراحل رشد استارتاپ یک سازمان مانند یک درخت است. درست همان‌طور که یک درخت جان می‌گیرد، شاخه‌ها و پوست و برگ‌های فرسوده خود را از خود جدا کرده و خود را تازه نگه می‌دارد، سازمان نیز نیاز به تغییر و تحول دارد. سازمانی که نمی‌تواند محصولات جدیدی را ارائه دهد و مشتریان جدید را به سمت خود جذب کند، نمی‌تواند هیچ‌گونه کسب‌وکاری را انجام دهد. یک شرکت برای رسیدن به پایداری، نیاز به یک روند موفقیت‌آمیز برای ایجاد نوآوری دارد. کارآفرینان زیادی هستند که این چالش را قبول می‌کنند. جدا از همه‌ این‌ها، نوآوری بسیار سرگرم‌کننده است. بااین‌وجود، ایجاد رویه نوآوری پیچیده است و بسیاری از کارآفرینان و رهبران موفق در این مرحله شکست می‌خورند. آن‌ها شکست می‌خورند زیرا نمی‌توانند تعارض‌های ذاتی بین ساخت یک فعالیت کارا – همان‌طور که در مرحله سوم موردنیاز است- را با آزمایش‌های پرریسک و درعین‌حال موردنیاز برای نوآوری را حل کنند. به‌بیان‌دیگر کارآفرینان موفق در این مرحله، هم باید رویه‌های عملیاتی و کارآمد داشته باشند تا بتوانند محصولات فعلی را به دست مشتریان برسانند و هم باید آزمایش‌هایی پرریسک را جهت تحقیق و توسعه و ارائه محصولات جدید انجام دهند. حل این تعارض فقط از عهده تعداد کمی از کارآفرینان برمی‌آید. هنگامی‌که شرکتی مرحله چهارم را تکمیل می‌کند، این شرکت کاملاً بالغ است و به مراحل پایانی کارآفرینی نشان می‌‌رسد. چهار مرحله کارآفرینی و راه‌اندازی استارتاپ که شامل یافتن ایده، پایداری محصول، رشد قوی و سلامت کسب‌وکار است می‌تواند به‌عنوان یک مدل فرایندی، نگاهی کل‌نگر و سیستماتیک به کارآفرینان و مدیران شرکت‌های نوپا دهد. شرکت شما در حال حاضر در کدام مرحله از مراحل رشد استارتاپ است؟ در این مرحله با چه چالش‌هایی دست و پنجه نرم می‌کنید؟ لطفاً نظرات و تجربیات خود را با کاربران ایران مدیر به اشتراک بگذارید.

کلمات کلیدی سایت خود را با دقت و ظرافت فراوان جستجو کنید

برنامه ریزی اهداف

برنامه ریزی اهداف فردی و ۶ ترفند استفاده از زمان برای اولویت‌بندی اهداف

برنامه ریزی اهداف ، موجب بهره‌وری و عملکرد بالا در نتایج تولیدشده به‌جای ساعت‌ها کار ساده می‌شود. بسیاری از مدیران بدون داشتن یک فکر بر مبنای منطق برای برنامه‌های گیج‌کننده خود، از جلسه‌ای به جلسه دیگر و یا از بحرانی به بحران دیگر می‌روند. آن‌ها اهمیت مدیریت زمان را درک نمی‌کنند و زمان بسیار کمی برای فعالیت‌هایی که مهم‌ترین اهداف آن‌ها را پشتیبانی می‌کند صرف می‌کنند و اغلب عدم تطابق جدی‌ بین اولویت‌ها و تخصیص زمان را گزارش می‌کنند. در مورد این‌که چرا در هر فعالیت درگیر می‌شوید و آنچه از نتایج آن انتظار دارید، فکر کنید. با استفاده از ۶ مرحله‌ای که ایران مدیر در زیر بیان می‌کند، برنامه ریزی اهداف خود را در سال جدید شروع کنید.

۱٫ همه چیز را بنویسید.

برنامه ریزی اهداف 1 شامل تمام‌کارهای روزمره‌ای که باید به‌صورت روزانه یا هفتگی انجام دهید و یا پروژه‌های اختصاص داده‌شده به شما می‌باشد. اگر تمام زمانتان را برای برطرف کردن بحران‌ها و وظایف واگذارشده توسط دیگران صرف کنید تنها آب در هاون می‌کوبید. برای پیشرفت، باید در مورد آنچه خودتان می‌خواهید انجام دهید هم ‌فکر کنید. این‌ها می‌توانند اهداف بلندمدت، مانند پیشبرد شغلتان باشند، یا اهداف کوتاه‌مدت مانند توسعه یک مهارت جدید. این اهداف را به لیست برنامه ریزی اهداف خود اضافه کنید. تا جای ممکن گسترده باشید؛ تمام وظایف و اهداف خود را ثبت کنید.

۲٫ با افق زمانی، برنامه ریزی اهداف خود را سازمان‌دهی کنید.

لیست برنامه ریزی اهداف خود را به سه گروه زمانی تقسیم کنید: • اهداف بلندمدت (Career aims): اهداف بلندمدت در طول حداقل پنج سال. • اهداف کوتاه‌مدت (Objectives): اهداف حرفه‌ای در طول بازه زمانی بین سه ماه تا دو سال. • اهداف عملیاتی (Targets): مراحل اقدام که باید کار شما را به‌صورت هفتگی یا روزانه هدایت کند – یا به‌عنوان‌مثال، به پایان رساندن بخشی از یک پروژه بزرگ‌تر. اطمینان حاصل کنید که هر هدف، یک یا دو هدف مرتبط داشته باشد. در صورت شکست هر هدف، سخت در مورد گام‌های عملی بعدی که می‌توانید برای پیشبرد این هدف بردارید فکر کنید و سپس آن را به لیست برنامه ریزی اهداف خود اضافه کنید.

۳٫ اهداف کوتاه‌مدت خود را رتبه‌بندی کنید.

در مورد آنچه می‌خواهید انجام دهید، آنچه در آن خوب هستید و مهارت دارید و چیزهایی که دنیا از شما انتظار دارد فکر کنید. این‌ها به‌صورت متمایزی متفاوت هستند – و حتی ممکن است تضادهایی بین آن‌ها وجود داشته باشد. تعیین کاری که می‌خواهید انجام دهید برای تصمیمات رتبه‌بندی‌تان حیاتی است. به‌عنوان‌مثال، اگر میل زیادی به اختراع محصول جدید شرکت خود داشته باشید، باید آن را در بالاترین رتبه اهدافتان قرار دهید. سپس، از خودتان بپرسید که «من چه‌کاری را بهتر از دیگران انجام می‌دهم؟ کدام اهداف به نقاط قوت من نزدیک‌تر هستند؟» اگر به دلیل شخصیت یا مهارت‌های خود یک مزیت نسبی در انجام کاری یافتید آن را در بالاترین رتبه قرار دهید. درنهایت، بپرسید دنیا از شما چه می‌خواهد؟ شما نمی‌توانید تنها با نگاه کردن به سمت عرضه، کاملاً تولیدی باشید. باید همچنین سمت تقاضا را نیز در نظر بگیرید – دنیا، شرکت شما، یا رئیس شما از شما چه چیزی می‌خواهند. دو یا سه مورد از مهم‌ترین اهداف شرکت خود را بنویسید و در مورد معیارهای مورداستفاده برای ارزیابی عملکرد آن‌ها فکر کنید. از خودتان بپرسید برای کمک به موفقیت چه تغییری می‌توانید ایجاد کنید: زمان بیشتری برای ملاقات با مشتریان؟ استخدام یک فرد حرفه‌ای با استعداد برای جایگزینی یک کارمند بازنشسته؟

۴٫ اهداف عملیاتی خود را رتبه‌بندی کنید.

اهداف شما یا مراحل اقدامتان به‌طورمعمول در یکی از دو دسته زیر قرار می‌گیرد: اهداف فعال‌کننده (enabling targets) که به شما در دستیابی به اهدافتان کمک می‌کنند و اهداف اختصاص داده‌شده (assigned targets) که برای شما مشخص شده‌اند. در مرحله اول تصمیم بگیرید کدام اهداف به کدام دسته مربوط می‌شوند و سپس شروع به رتبه‌بندی آن‌ها کنید. برای مثال، به پایان رساندن کتابم یک هدف بسیار مهم بود، بنابراین نوشتن اولین پیش‌نویس یک هدف فعال‌کننده با بالاترین رتبه برای من بود. یک هدف فعال‌کننده همچنین می‌تواند به روش‌های زیرکانه‌تری بیشتر از یک هدف باشد. فرض کنید که به شما گفته‌شده است که یک پروژه بزرگ به شما اختصاص داده می‌شود که به توجه کامل شما نیاز دارد؛ بنابراین، شما بسیاری از وظایف کوچک خود را کنار می‌گذارید. تکمیل این اهداف فعال‌کننده با اولویت پایین‌تر با پاک‌سازی اطرافتان از هرگونه حواس‌پرتی، هدف جدید شما را پشتیبانی خواهد کرد. اهداف فعال‌کننده خود را بر اساس اهمیت اهداف و میزان تأثیر اهداف فعال‌کننده بر آن‌ها لیست و رتبه‌بندی کنید. اهداف اختصاص داده‌شده به‌صورت روزانه و هفتگی واگذار می‌شوند که اغلب نسبت به تصویر بزرگ‌تر شما بی‌ارتباط به نظر می‌رسند. آن‌ها بسیار متفاوت از اهدافی هستند که اهداف اصلی شما را پشتیبانی می‌کنند. اگرچه اهداف اختصاص داده‌شده فوری و منسجم هستند، این به این معنی نیست که آن‌قدر مهم هستند که برنامه شما را تغییر دهند. آن‌ها را با اولویت بسیار پایین در نظر بگیرید و تا جای ممکن زمان کمی برای آن‌ها صرف کنید.

۵٫ برآورد کنید که چطور می‌توانید زمان خود را صرف کنید.

هنگامی‌که اهداف و مقاصد خود را رتبه‌بندی کردید، تعیین کنید که برنامه‌تان چطور می‌تواند به‌صورت مؤثرتری با اهداف بر اولویت بالاترتان منطبق گردد. نگاهی به تقویم خود بی اندازید و به ۶ پرسش زیر پاسخ دهید: • چند ساعت از زمانتان را در محل کارتان صرف می‌کنید و در مقابل چند ساعت به دیگر فعالیت‌ها می‌پردازید؟ • سه فعالیت کاری اصلی‌تان که بیشترین زمان را صرف آن‌ها می‌کنید کدام هستند؟ • چند ساعت در هفته را صرف جلسات، فرم‌ها یا گزارش‌ها و پاسخ به ایمیل‌ها می‌کنید؟ • آیا برنامه هفتگی شما به مدت یک سال آینده یکسان خواهد بود؟ • سه فعالیت اصلی شما در طول سال آینده چه خواهد بود، آیا تغییر خواهند کرد؟ • در طول سال آینده موفقیت و شکست خود را چطور اندازه‌گیری می‌کنید؟ • تخصیص‌های زمان خود را با لیست رتبه‌بندی شده‌ی اهداف و مقاصدتان مقایسه کنید. چند درصد از زمانتان را صرف فعالیت‌هایی می‌کنید که به شما در رسیدن به بالاترین اهداف و مقاصدتان کمک می‌کنند؟ چه مقدار زمان صرف موارد پایین رتبه‌بندی‌تان می‌کنید؟

۶٫ به عدم تطابق‌ها بپردازید.

به‌احتمال‌زیاد متوجه خواهید شد که بیشتر از نیمی از زمان خود را برای بالاترین اولویت‌هایتان صرف نمی‌کنید. برخی از متخصصان در مورد اهداف و مقاصد خود با دقت فکر نمی‌کنند و بنابراین اغلب از اهداف مهم خود غفلت می‌کنند – تا این‌که تبدیل به یک بحران می‌شود و نیاز به تمام زمان و تلاش فرد خواهد داشت. شما برای سال جدید چگونه اهداف خود را برنامه ریزی می‌کنید؟ آیا اولویت‌بندی کردن اهدافتان برای شما اهمیت دارد؟ نظرات خود را با کاربران ایران مدیر به اشتراک بگذارید.
صفحه قبل 1 2 3 4 صفحه بعد