x تبلیغات
مشاوره مدیریت، بازاریابی، استراتژی،رهبری

سبک های رهبری و ۴ سؤال چالش‌برانگیز برای مدیران حرفه‌ای

مهارت تفکر نقادانه

مهارت تفکر نقادانه و ۳ عادتی که قبل از ۳۰ سالگی باید بیاموزید

مهارت تفکر نقادانه یکی از مهارت‌های مهمی است که جای آن در آموزش ما خالی است. در شرایط دشوار اقتصادی که در آن قرار داریم، هرروز فشارهای بیشتری بر مدیران و کسب‌وکارها وارد می‌شود. مدیران مسئول تصمیم‌گیری هستند و چنین فشارهایی می‌تواند آن‌ها را به اخذ تصمیمات غلط و اشتباه سوق دهد. در چنین شرایطی تفکر انتقادی و اصول آن می‌تواند به مدیران در جهت بهبود تصمیم‌گیری کمک کند. ایران مدیر در این مقاله به معرفی ۳ عادتی که منجر به بهبود تفکر نقادانه شما در زمان تصمیم‌گیری می‌شود، می‌پردازد. این سه عادت را می‌توان آن‌چنان مهم دانست که می‌توان گفت یادگیری آن باید از کودکی و قبل از ۳۰ سالگی شروع کرد. تفکر نقادانه به بیانی ساده اندیشیدن به تفکر خود و دیگران و بررسی درک خود از واقعیت‌هاست. مدیران با مهارت تفکر نقادانه پیش از واکنش دهی به شرایط و حوادث، سعی می‌کنند مسائل را مورد تجزیه‌وتحلیل قرار دهند و تنها بر مبنای یک ویژگی تصمیم‌گیری نکنند. در شرایط پیچیده فعلی که هرلحظه متغیرهای جدیدی بر وخامت اوضاع اضافه می‌کند، مدیرانی که فاقد مهارت تفکر نقادانه هستند می‌توانند با تصمیمات غلط خود زیان‌های بسیاری به سازمان وارد آورند. برای مثال مدیری که با تعدادی کارگر در بخش انبار روبه‌رو است که بهره‌وری کمی دارند و فرمان پذیر نیستند و تذکرات بسیار نیاز دردی را دوا نکرده است، ممکن است در همان گام اول، با توجه به بالا بودن تعداد زیادی تقاضا برای نیروی انسانی، دست به تعدیل و اخراج آنان بزند. چنین کاری ممکن است در وهله نخست منطقی باشد؛ اما معمولاً تصمیمات به همین سادگی نیستند. در همین مثال بالا، کارمندان بخش انبار با نیروهای بخش بارگیری و راننده‌های شرکت خویشاوند هستند و در ضمن برخی از همسران این نیروها نیز در بخش بسته‌بندی و تولید مشغول هستند. اخراج آن چند کارگر، منجر به اعتصاب سرتاسری در کارخانه می‌شود و نتیجه از قبل هم خراب‌تر می‌شود. تصمیمی که قرار بود منجر به افزایش بهره‌وری گردد به اعتصاب و تعطیلی سراسر کارخانه منجر شد. به شکل مشابهی بسیاری از مدیران و رهبران در کسب‌وکارهای خصوصی یا دولتی، در مواجهه به مسائل تنش‌زا، جنبه‌های مختلف مسئله را موردبررسی قرار نمی‌دهند. چنین مدیرانی تمایل دارند تا در همان ابتدا با تصمیمی ضربتی در مورد مسئله تصمیم‌گیری نمایند و پرونده آن را ببندند. همان‌طور که مثال بالا نشان داد، چنین فرایندی از پیش محکوم‌به شکست است. اما خبر خوب این است که تفکر انتقادی مهارتی است قابل تقویت و قابل آموختن و شما در هر وضعیتی که باشید، می‌توانید با صرف مقداری وقت و انرژی بر این مهارت مهم تسلط یابید و نحوه مدیریت و تصمیم‌گیری خود را به شکل غیرقابل‌باوری ارتقا دهید. در اینجا به سه عادت بسیار مؤثر و کاربردی که از دل تحقیقات آکادمیک و تجارب خانم هلن لی بویگاس از نویسندگان نشریه مدیریت هاروارد و از مدیران برجسته، بیرون آمده است، اشاره می‌شود:
  1. مهارت تفکر نقادانه و به چالش کشیدن پیش‌فرض‌ها
  2. مهارت تفکر نقادانه و کشف دلایل منطقی
  3. مهارت تفکر نقادانه و تنوع‌طلبی

مهارت تفکر نقادانه و به چالش کشیدن پیش‌فرض‌ها

مهارت تفکر نقادانه و پیش‌فرض‌ها معمولاً در هر محیطی متغیرها و عواملی وجود دارند که از دید ناظر بیرونی ممکن است بسیار عجیب‌وغریب به نظر بیایند اما از دید افراد درون سازمان، امری طبیعی یا روتین. با به چالش کشیدن چنین پیش‌فرض‌های غالبی در مورد سازمان و مسائلی که به وجود می‌آید می‌توان زوایای بسیاری جدیدی از هر مسئله و فرصت پشت آن را دید. اکثر کارآفرینان سازمانی به‌واسطه همین نگاه به سازمان و مسائل آن توانسته‌اند فرصت‌های جدیدی کشف کنند و آن را توسعه دهند. اگر شما مدت‌زمان زیادی در سازمانی مشغول به همکاری هستید و همیشه تصمیم‌گیری‌ها بر مبنای یک سری اصول ثابت است، این اصول را شناسایی کنید و به آن‌ها دوباره بیندیشید. برای مثال اگر ساعت کاری برای سازمان از ۸ صبح تا ۵ بعدازظهر تعیین‌شده و تمام تصمیمات مرتبط با کارکنان، با پذیرش این ساعات اتخاذ می‌شود، این اصل را زیر سؤال ببرید. به‌این‌ترتیب که: چه می‌شود اگر ساعات کاری به‌صورت شناور دربیاید و افراد ساعت ۱۲ ظهر به سرکار بیایند و ۹ شب از سازمان خارج شوند؟ منطقاً اگر به عملیات سازمان آسیبی وارد نشود، چنین کاری می‌تواند افرادی که عادت دارند تا دیروقت کار کنند و صبح‌ها استراحت کنند را شاد کند. فراگیری کار به روش دورکاری را می‌توان نتیجه یکی از همین به چالش کشیدن وضعیت موجود دانست. چه می‌شود اگر افراد بدون حضور در سازمان، وظایف سازمانی خود را در خانه انجام دهند؟ نکته بسیار مهم این است که در شروع این عادت، لازم نیست که همه‌چیز و همه‌کس را زیر سؤال ببرید؛ از آسمان آبی گرفته تا زمین زیر پایتان… این عادت را به‌صورت تدریجی پیش ببرید. روش دیگر برای به چالش کشیدن پیش‌فرض‌ها، سؤال در مورد جایگزین‌هاست. برای مثال اگرچند مشتری بزرگ دارید که در حال حاضر به آن‌ها کالا و خدمات ارائه می‌کنید، از خود بپرسید که چه می‌شود اگر مشتریان مذکور دیگر با ما کار نکنند؟ چه می‌شود اگر شرکت‌های خارجی و تأمین‌کنندگان، دیگر به ما مواد اولیه نفروشند؟ پرسیدن چنین سؤالاتی دیدگاه خاصی برای شما ایجاد می‌کند. این دیدگاه باعث می‌شود که شما فراتر از وضع موجود را ببیند و بنابراین تصمیم‌گیری بهتری داشته باشید.

مهارت تفکر نقادانه و کشف دلایل منطقی

مهارت تفکر نقادانه و دلایل منطقی معمولاً در هر سازمانی تصمیماتی گرفته می‌شود که در پشت این تصمیمات یک سری دلایل وجود دارد. این دلایل می‌تواند منطقی باشند یا غیرمنطقی. نکته جالب‌توجه این است که چنین دلایلی در برخی اوقات فرایندهای بسیار بزرگی را به سمت غلطی سوق می‌دهند. برای مثال شرکتی که بسیاری از تصمیماتش را بر مبنای نیاز بسیار خاص مشتریان اتخاذ می‌کند و سرمایه‌هایش را به آن نیاز تخصیص داده است، ممکن است در آینده با مشکل روبرو شود. در چنین حالاتی باید دلیل اصلی پشت اقدامات شناسایی شود و با معیارهای مختلف، آن دلیل محک زده شود. اگر دلیل منطقی بود، پس‌کار باید ادامه یابد، اگر دلیل غیرمنطقی بود، پس باید به دنبال اصلاح فرایند بود. برای مثال دلیل استفاده از بطری‌های شیشه‌ای برای حمل‌ونقل شیر در سال‌های قبل چه بود؟ ضعف تکنولوژیک در بسته‌بندی کاغذی یا پلاستیکی یا توسل به دلیلی غیرمنطقی؟ یکی از تکنیک‌های بسیار مفید استفاده از سلسله «چراها» است. در این تکنیک یک نفر در مقام پرسشگر از دلایل تصمیمات سازمان سؤال می‌پرسد و با هر پاسخ، سؤال بعدی از همان پاسخ پرسیده می‌شود تا دلیل نهایی پشت تصمیمات مشخص شود. یکی از خطاهای بسیار فراگیر که معمولاً گریبان گیر مدیران می‌شود، اشتباه گرفتن رابطه علت و معلولی با رابطه همبستگی است. رابطه علت و معلولی به این معناست که متغیر اول یا همان علت، دلیل به وجود آمدن متغیر دومی یا همان معلول است. برای مثال بارش شدید باران منجر به ایجاد سیل می‌شود. در این مثل باران، علت به وجود آورنده سیل است. رابطه همبستگی زمانی رخ می‌دهد که دو متغیر همواره با یکدیگر ظاهر شوند، برای مثال ممکن است در ماه‌های آغازین فصل بهار و همراه با شکوفه زدن درختان، نیروهای سازمان، استعفا دهند و به سازمانی دیگری بروند. در این حالت شکوفه زدن درختان و معطر شدن هوا، علت استعفای کارمندان نیست بلکه علت استعفا این است که در ماه‌های آغازین سال، سایر شرکت‌ها به دنبال جذب نیرو هستند و بنابراین نیروهای ما سازمان را ترک می‌کنند و به سازمان دیگری می‌روند. اگر مدیران رابطه علت و معلولی را با رابطه همبستگی اشتباه بگیرند، در سطوح کلان می‌توان منجر به بروز مشکلات فراوان شود. بر همین منوال ممکن است یک شرکت املاک و مستغلات در تهران، در هر نیمسال همایشی را برای تقویت روحیه و افزایش انگیزه کارکنان ترتیب دهد و سپس افزایش آمار فروش و رهن و اجاره را در ماه‌های شهریور و مهرماه به برگزاری این همایش نسبت دهد. مدیران این سازمان به‌احتمال‌زیاد برافزایش بودجه همایش پافشاری خواهند کرد، چون واقعاً تأثیرگذار بوده است. به عبارتی ممکن است مدیران شرکت، برگزاری جشن و رویداد را دلیل افزایش فروششان بدانند درحالی‌که ماه‌های شهریور و مهرماه، به‌صورت سنتی زمان خریدوفروش املاک و مستغلات و روزهای داغ بازار مسکن است؛ بنابراین در این مثال رابطه همبستگی با رابطه علت و معلولی اشتباه گرفته‌شده است.

مهارت تفکر نقادانه و تنوع‌طلبی

مهارت تفکر نقادانه و تنوع طلبی معمولاً افراد درون یک سازمان سعی می‌کنند در دسته‌بندی‌هایی قرار بگیرند که با یکدیگر مشابهت‌هایی داشته باشند. برای مثال افراد از یک منطقه جغرافیایی یا از یک قومیت تمایل بیش‌تری به تیم سازی دارند. همچنین افراد تمایل دارد تا به افرادی شبیه خودشان را جذب کنند و وقتی صحبت از مدیران و استخدام افراد می‌شود، چنین تمایلاتی منجر به بسته شدن مسیر ورود تفکرات جدید به سازمان می‌شود و افرادی که نسبت به مدیر و تفکرات او متفاوت‌اند نمی‌توانند وارد سازمان شوند. چنین وضعیتی می‌تواند منجر به بروز عارضه‌ای شود که دقیقاً برخلاف تفکر انتقادی است. این عارضه گروه اندیشی نام دارد. بر مبنای این عارضه، یک ایده یا اندیشه در جمعی غالب می‌شود و همه افراد آگاهانه یا ناآگاهانه باید از این ایده یا نظر حمایت کنند حتی اگر غلط باشد. برای جلوگیری از ایجاد چنین وضعیتی ساخت تیم‌های میان وظیفه‌ای توصیه می‌شود. در این تیم‌ها افراد از بخش‌های مختلف سازمان حضور دارند و هر یک با دیدگاه ویژه‌ای که به مسائل دارند، می‌توانند دید جدیدی نسبت به مسئله پیش رو داشته باشند. تنوع دشمن جزم‌اندیشی و تأکید بر پیش‌فرض‌های ثابتمان است. تنوع همچون خونی جدید در رگ‌های سازمان می‌ماند که منجر به شناخت فرصت‌های جدید می‌گردد.

تفکر نقاد در عمل

ممکن است در ظاهر این ۳ عادت بسیار بدیهی و اجرای آن‌ها بسیار آسان به نظر برسد اما در عمل کار قدری دشوارتر است. زیر سؤال بردن پیش‌فرض‌ها (عادت اول) در برخی مواقع هزینه زا بوده و در برخی موارد دیگر می‌تواند با مقاومت‌هایی همراه باشد، همچنین در برخی اوقات دلایل پشت تصمیمات (عادت دوم) ناشی از الزامات نهادی است که مدیران سطح میانی بر آن‌ها کنترل و اختیاری ندارند و درنهایت تنوع در برخی موارد می‌تواند حساسیت‌هایی را برانگیزد و افراد را در تیم سازی دچار اشتباه کند. هرچند چنین مواردی می‌تواند وجود داشته باشد اما فواید تفکر انتقادی برای سازمان به‌قدری بالاست که می‌توان از کنار این انتقادات و ایرادات (که در صورت اجرای هوشیارانه می‌توان از شدت آن‌ها کاست) به‌راحتی گذشت و اصول و عادت مطرح‌شده را یاد گرفت و اجرا نمود.

نتیجه‌گیری

تفکر انتقادی مهارتی بسیار مهم در دنیای امروزی است. با پیچیده شدن شرایط و لزوم تصمیم‌گیری در لحظه، مدیران تمایل بسیاری دارند تا همان راه‌حل ابتدایی در ذهنشان را عملی کنند. در چنین مواردی امکان اشتباه کردن مدیر و سوق دادن سازمان به سمت پرتگاه زیان و پشیمانی، بسیار زیاد است. در این مقاله به ۳ عادت مهم و حیاتی برای تقویت تفکر انتقادی پرداخته شد. به نظر شما تفکر انتقادی تا چه حدی می‌تواند به بهبود تصمیم‌گیری مدیران در شرایط کنونی کمک نماید؟ آیا تفکر انتقادی می‌تواند مدیران را یاری دهد یا تنها زنجیری جدید به‌پای مدیران است؟

حفظ مشتری ارزان ترین روش از دیدگاه بازاریابان امروزی برای فروش بیشتر

تدوین استراتژی

تدوین استراتژی و ۶ دام مهلک که ممکن است شما هم روزی در آن بیفتید

تدوین استراتژی امروزه به یکی از دغدغه‌های مهم تبدیل‌شده است. همه ما در زندگی یا در کسب‌وکارمان منابع محدودی در اختیارداریم. همه‌ ما دوست داریم که با کم‌ترین زمان ممکن یا کمترین تلاش ممکن به بیش‌ترین نتیجه دست پیدا کنیم؛ اما در پس همین تمایلات ما، ممکن است خطاهایی را مرتکب شویم که منابع محدود ما را به یغما ببرد و ما را از دستیابی به اهدافمان ناامید سازد. این خطاها را دام‌های استراتژی می‌نامیم. ایران مدیر در این مقاله به ۶ خطای استراتژیک که ممکن است افراد در زندگی روزمره، در کسب‌وکار یا در فضای بین‌المللی به آن گرفتار شوند را به‌صورت جامع و با زبانی ساده تشریح می‌کند. در کتاب «بازی به‌قصد برد، استراتژی چگونه در عمل کار می‌کند؟» که توسط دانشگاه هاروارد در سال ۲۰۱۳ به چاپ رسیده به ۶ خطای رایج واصلی که به‌واسطه آن سازمان‌ها از پیشبرد استراتژی خود بازمی‌مانند اشاره‌شده است.بر طبق این کتاب هیچ استراتژی کاملی وجود ندارد. هیچ الگوریتم و ساختاری وجود ندارد که به افراد و شرکت‌ها در حفظ مزیت رقابتی پایدار در صنعت تحت فعالیتشان ضمانت مادام‌العمر بدهد اما علائم و نشانه‌هایی وجود دارند که هشدارهایی در مورد اشتباه بودن استراتژی انتخاب‌شده توسط افراد و شرکت‌ها به ما می‌دهند. در اینجا به این ۶ خطای رایج به‌صورت خلاصه اشاره می‌گردد.

تدوین استراتژی و دام همه‌کاره (The do-it-all strategy)

تدوین استراتژی و استراتژی همه کاره به بیانی بسیار ساده این دام مهلک را می‌توان این‌گونه بیان کرد: شکست در انتخاب کردن و همه‌چیز را به‌عنوان اولویت در نظر گرفتن. باید در نظر داشته باشیم که استراتژی یعنی انتخاب و همه‌چیز نمی‌تواند در جایگاه اولویت برای ما قرار گیرد. افراد و شرکت‌ها منابع محدودی دارند و نمی‌توان تمامی گزینه‌های پیش رو را به‌عنوان اولویت برای خود در نظر بگیریم. به قول یکی از اساتیدم در دوران دکتری اولویت یعنی یک انتخاب و زمانی که تعداد انتخاب‌ها زیاد شد به این معناست که با اولویت نداریم یا بامعنای لغوی واژه اولویت آشنا نیستیم! یکی از اقداماتی که به شما در دوری جستن از این خطا کمک می‌کند، تعیین اهداف و ارزش‌ها و سپس مشخص کردن اولویتتان است. در این صورت می‌توانید به‌صورت بهینه به منابع خود را تخصیص دهید. همیشه به یاد داشته باشید که در بازی شطرنج، زمانی که بازی تازه شروع می‌شود، هر دو طرف تعداد مهره‌های یکسانی دارند نحوه استفاده از این مهره‌هاست که فرد برنده را مشخص می‌کند. به یاد داشته باشید که نمی‌توان در شطرنج اهداف مختلفی را انتخاب کرد و هر مهره را برای آن هدف به خدمت گرفت.

تدوین استراتژی و دام دون کیشوت (The Don Quixote strategy)

تدوین استراتژی و استراتژی دن کیشوت به بیانی بسیار ساده این دام مهلک را می‌توان این‌گونه بیان کرد: حمله به رقابتی‌ترین دیوار شهر یا به عبارتی حمله به قوی‌ترین و قدرتمندترین رقیب موجود به‌صورت رودررو. بسیاری از افرادی که قصد شروع کسب‌ و کار و راه‌اندازی آن را دارند، در همان روزهای نخست به فکر رقابت با بزرگ‌ترین و نامدارترین رقیبشان می‌افتند. به همین منوال همان‌طور که شخصیت داستانی دون کیشوت دچار توهم شده بود، آن‌ها هم دچار توهم می‌شوند و به دنبال بزرگ‌ترین رقیب خود می‌افتند. مثال بارز این اشتباه را می‌توان در کسب‌وکارهای آنلاینی دید که به دنبال رقابت و شکست دادن رهبر بازاری مقتدر به نام دیجی کالا هستند. هرچند چنین هدفی می‌تواند انگیزه بسیار زیادی برای شما و همکاران اندکتان! فراهم آورد، اما در عمل پنجه در پنجه بزرگ‌ترین رقیب انداختن، هیچ سرانجامی جز شکست ندارد. باید به یاد داشت که جایی که در آن اقدام به رقابت می‌کنید یک انتخاب است و باید جایی را برای رقابت انتخاب کنید که احتمال بالایی برای برد داشته باشید.

تدوین استراتژی و دام واترلو (The Waterloo strategy)

تدوین استراتژی و استراتژی واترلو واترلو درواقع به نبرد تاریخی ناپلئون بناپارت جنرال مشهور و مقتدر فرانسوی با قوای متحد بریتانیا و هلند اشاره دارد. نبرد این ارتش‌ها در دشتی به نام واترلو روی داد و به همین دلیل به این نام معروف شده است. به بیانی بسیار ساده این دام مهلک را می‌توان این‌گونه بیان کرد: آغاز جنگ به‌صورت چندجانبه و با چند رقیب مختلف. در این نبرد ناپلئون به‌صورت یک‌باره به جنگ چند ارتش رفت و نتیجه‌ای جز تبعید و برکناری برایش به همراه نداشت. در دنیای کسب‌وکار هیچ شرکتی قادر به انجام همه کارها به روشی عالی و برتر نیست، اگر شرکت به دنبال انجام همه کاری به نحو احسن باشد، احتمالاً هیچ کاری را عالی انجام نخواهد داد. اگر فردی به دنبال عالی بودن در چند زمینه باشد، پس به‌احتمال‌زیاد در هیچ‌یک عالی نخواهد بود.

تدوین استراتژی و دام رویاپردازی (The dreams-that-never-come-true strategy)

تدوین استراتژی و استراتژی رویاپردازانه ترسیم و نوشتن سطوح بالایی از الهام و بیانیه مأموریت که هیچ‌گاه به‌صورت عینی و عملی تبدیل نمی‌شوند و تنها در سطح انتزاع و رویا باقی می‌مانند. به بیانی بسیار ساده این دام مهلک را می‌توان این‌گونه بیان کرد: تعیین اهداف و چشم‌اندازی بسیار متعالی و فرازمینی به‌گونه‌ای که این اهداف قابلیت زمینی شدن (اجرایی شدن) نداشته باشند. درواقع این بیانیه مأموریت و الهامات هیچ‌گاه در سطح مکان رقابت، چگونگی انتخاب راهبرد و انتخاب پیروزی، قابلیت‌های محوری و سیستم‌های مدیریتی به‌صورت عینی متبلور نمی‌گردد. باید توجه داشت که آرزوها و الهامات به معنای استراتژی نیستند. استراتژی پاسخی به سؤالات عینی هست. تمامی کارآفرینان موفق باآنکه اهداف و مأموریت‌های بسیار متعالی در ذهن دارند اما در عمل بر روی چیزی کارکرده‌اند که عینی و ملموس بوده است و قابلیت اجرایی شدن را داشته است

تدوین استراتژی و دام چیزی برای همه (The something-for-everyone strategy)

تدوین استراتژی و استراتژی دام چیزی برای همه به بیانی بسیار ساده این دام مهلک را می‌توان این‌گونه بیان کرد: تلاش برای تصرف و دستیابی به تمام گروه‌های مشتریان، کانال‌های توزیع، مناطق جغرافیایی به‌صورت یک‌باره و در یک‌زمان. به یاد داشته باشید که برای تحقق استراتژی در هرزمانی به بخش‌های مشخصی کالا و خدمات ارائه کنید و نگران سایر بخش‌ها نباشید. استفاده از چارچوب STP در زمان هدف‌گیری بازارهای هدف می‌تواند بسیار کمک‌کننده باشد.

تدوین استراتژی و دام یکسان انگاری (The program-of-the-month strategy)

تنظیم استراتژی برای صنایع ژنریک (عمومی)، جایی که در آن تمام مشتریان در یک مسیر یکسان و روتین قرار دارند. به بیانی بسیار ساده این دام مهلک را می‌توان این‌گونه بیان کرد: برخورد یکسان با تمامی بخش‌ها و حوزه‌ها به‌صورت عمومی. همواره به یاد داشته باشید که منطق و سؤالاتی که منجر به انتخاب یک بخش می‌شود باید مشخص و متمایز باشد. به میزانی که استراتژی شما همانند استراتژی سایر رقبایتان باشد، به همان میزان احتمال شکست شما وجود دارد.

نتیجه‌گیری

در این مطلب به ۶ دام مهلک که ممکن است شما هم روزی به آن‌ها گرفتار شوید اشاره کردیم. همان‌طور که بیان شد منابع افراد و شرکت‌ها محدود است و نمی‌توان با هیجان و رفتارهای احساسی به تصمیم‌گیری منتج به پیروزی دست زد. توصیه می‌شود تا این ۶ خطا را درجایی که هرروز نگاهتان به آن می‌افتد نصب کنید! و هرروز با خود فکر کنید که تصمیماتی که به دنبال اتخاذ آن هستم، ممکن است مرا به درون کدام‌یک از این ۶ دام مهلک بی اندازد؟ اگر شما هم در زندگی روزمره و در کسب‌وکارتان با این ۶ خطا روبرو شده‌اید و یا افراد و کسب‌وکارهایی را دیده‌اید که در هر یک از این دام‌های مهلک افتاده‌اند، با ما در میان بگذارید. به نظر شما چگونه می‌توان این افراد را از این دام‌ها رها نمود؟

مهارت خودآگاهی و ۷ روش تقویت آن برای یک کارآفرین موفق

کارمندیابی

کارمندیابی: از کجا بفهمیم که وقت استخدام اولین کارمندمان فرا رسیده است؟

کارمندیابی مقوله‌ای حساس و بعضاً دردسرساز برای شرکت‌های تازه تأسیس و استارتاپ‌هاست. در مرحله‌ای، هر کارآفرینی باید با یک تصمیم چالش‌برانگیزی مواجه شود و این چالش این است که: آیا اکنون زمان استخدام اولین کارمند من است؟ استخدام می‌تواند یک رویداد فلج‌کننده باشد. برای مدت طولانی، شما ایده خود را راه‌اندازی، حفظ و رهبری کرده‌اید. اکنون آماده‌شده‌اید که منابع خود را به کار ببرید و این اتفاق را توسعه دهید. هیجان‌انگیز است، این‌طور نیست؟ اما درعین‌حال، خطرناک است. اگر استخدام جدید کار نکند چه می‌شود؟ اگر یک فرد بی‌کفایت را استخدام کنید چطور؟ اگر نامناسب باشد چه؟ اگر استعفا دهد چه اتفاقی می‌افتد؟ اگر شما در مدیریت او ناتوان باشید، چطور؟ در میان تمام این سرگردانی‌ها، یکی از سؤالات روشن‌کننده این است که: آیا زمان مناسب برای استخدام فرا رسیده است؟ از یک‌سو، اگر شما خیلی زود استخدام کنید، به‌احتمال‌زیاد، مشکلات مالی خود را به همراه خواهد داشت و کارکنان بی‌تفاوت، فشار مدیریت را بیشتر می‌کنند. از سوی دیگر، اگر شما خیلی دیر استخدام کنید، می‌توانید لحظه‌ای حیاتی برای انتشار پروژه خود را از دست بدهید، یا ممکن است در کارهایی که نمی‌توانید انجام دهید، غرق شوید. بنابراین پیدا کردن لحظه مناسب برای استخدام، می‌تواند تفاوت بین یک کار ناموفق و موفق را آشکار کند؛ اما دقیقاً چگونه می‌دانید که زمان مناسب فرا رسیده است؟ و لحظه جادویی مناسب چه زمانی است؟ ایران مدیر تلاش می‌کند در این مقاله بعضی از دستورالعمل‌هایی را که در استخدام اولین کارمند به آن نیاز دارید، ارائه کند.

نکاتی که درباره‌ عدم استخدام باید به یاد داشته باشید.

کارمندیابی وقتی شما ناامید هستید تصمیم‌گیری درباره‌ استخدام اغلب در اوج استرس‌ ایجاد می‌شود. کار شما انباشته‌شده است و برای انجام آن به شخص دیگری نیاز دارید. یک تصمیم ناگهانی و ناشی از ناامیدی، به‌ندرت تصمیم درستی هست. کارمندیابی وقتی شما دقیقاً نمی‌دانید کارمند جدید باید چه‌کاری انجام دهد اشتباه دیگر این است که شما می‌دانید که نیاز به کمک دارید، اما دقیقاً نمی‌دانید چه چیزی به کمک شما می‌آید. مگر اینکه مجموعه‌ای از مسئولیت‌ها و انتظاراتی را برای استخدام خود داشته باشید، در غیر این صورت از استخدام دست بکشید. استخدام جدید در این مرحله اشتباه بوده و بی‌اثر است؛ بنابراین، در عوض، یک مربی استخدام کنید، نه یک کارمند. کارمندیابی وقتی شما اولین فردی که می‌آید را استخدام می‌کنید اگر خوش‌شانس باشید، اولین متقاضی یک شخص فوق‌العاده خواهد بود که می‌تواند کسب‌وکار شما را به سطح بعدی سوق دهد؛ اما به‌طورمعمول این اتفاق نمی‌افتد. شما با مصاحبه با کاندیداهای بیشتر، در مورد خودتان، درباره بازار متقاضی و موقعیت خودتان یاد خواهید گرفت.

به‌جای کارمندیابی با یک بنیان‌گذار شروع کنید

اگر بخواهید گام بعدی را دنبال کنید، استخدام قطعاً چالش‌برانگیز خواهد بود. شما مدت‌ها است این کسب‌وکار را داشته‌اید و استخدام کارکنان می‌تواند ترسناک باشد؛ بنابراین، به‌جای آن، یک بنیان‌گذار را حداقل به‌طور ذهنی استخدام کنید. بنیان‌گذار یک ایده عالی برای شروع است، اما اگر بنیان‌گذار ندارید و در عوض آن، اولین استخدام خود را انجام می‌دهید، به دنبال کسی با پتانسیل همکاری و شراکت بگردید. برخی از ویژگی‌های یک بنیان‌گذار خوب چیست؟ در اینجا چندین مورد به پیشنهاد خود ذکر می‌کنم.
  • داشتن مهارت‌های تکمیلی (شریک خوب باید مکمل شما باشد)
  • چشم‌انداز و ارزش‌های مشابه
  • قابلیت اطمینان
  • شور و انرژی زیاد
  • هوش هیجانی بالا
  • انعطاف‌پذیری بالا
  • داشتن صداقت

کارمندیابی را با هدف رسیدن به درآمدزایی شروع کنید

گفته‌شده است که تنها دو هدف برای یک کارمند وجود دارد:
  1. کسب درآمد برای کسب‌وکار
  2. صرفه‌جویی در هزینه برای کسب‌وکار
اگر مطمئن هستید که استخدام جدید شما حداقل یکی از این دو مورد را پوشش می‌دهد، این کار را انجام دهید. در مراحل اولیه یک شرکت، درآمدزایی مهم‌تر از صرفه‌جویی در آن است. علاوه بر این، اگر شما در شروع کسب و کار قرار دارید و مانند بسیاری از استارتاپ‌های راه‌اندازی‌ شده هستید، پول زیادی برای صرفه‌جویی ندارید. آنچه شما باید انجام دهید این است که محصول و زمینه‌ بازاریابی آن را ایجاد کنید. بعداً می‌توانید در مورد استخدام افرادی برای محافظت از پول نقد فکر کنید. پس اگر می‌توانید تعدادی از مواردی را که باید انجام شود شناسایی کنید و درعین‌حال درآمد را نیز افزایش می‌دهید، می‌دانید وقت آن رسیده است که استخدام کنید. در اینجا برخی از فعالیت‌های معمولی از این دسته‌بندی وجود دارد:
  • تولید محصول (طراحان، توسعه‌دهندگان و غیره)
  • بازاریابی محصول (هکرهای رشد، بازاریابان محتوا و غیره)
  • پشتیبانی محصول (پشتیبانی از مشتری، پاسخگوی مشتریان و غیره)

کارمندیابی را زمانی دنبال کنید که وظایف شغلی مشخص است

قبل از اینکه به دنبال یک کارمند باشید، بدانید که به دنبال چه نوع کارمندی هستید. یک‌میلیون مجموعه مهارت‌های مختلف وجود دارد که می‌توانید شناسایی کنید. تنها اطلاع از این‌که «نیاز به کمک دارید» یا «نیاز به یک توسعه‌دهنده» دارید، کافی نیست. هر چه مجموعه‌ مسئولیت‌هایی که در شرح شغل فرد استخدام‌شده قرار می‌دهید واضح‌تر باشد، با دقت بیشتری می‌توانید کسی را استخدام کنید که این مسئولیت‌ها را بر عهده بگیرد.

قبل از کارمندیابی با استخدام یک پیمانکار کار خود را پیش ببرید

ممکن است هنوز هم درباره‌ استخدام مردد باشید. خود را تحت‌فشار قرار ندهید. در عوض، آن را به‌طور آزمایشی اجرا کنید. به‌جای استخدام یک کارمند تمام‌وقت، یک پیمانکار را استخدام کنید. مزایای مقدماتی استخدام یک پیمانکار در مقایسه با استخدام یک کارمند کمتر است. یک پیمانکار را با همان مجموعه از پارامترهایی که در یک کارمند به دنبال آن هستید، استخدام کنید. شما می‌توانید قراردادی را برای یک ماه، شش ماه یا یک سال ایجاد کنید. سعی کنید در طول مدت قرارداد به این سؤالات پاسخ دهید:
  • آیا این پیمانکار به شرکت کمک می‌کند یا مانع پیشرفت ما می‌شود؟
  • آیا می‌توانیم موقعیتی مانند موقعیت پیمانکار را برای مدت‌زمان طولانی پیدا کنیم؟
  • آیا به چیز بیشتری نیاز داریم؟
اگر مسیر پیمانکار روبه‌راه باشد، می‌توانید این شخص را به‌صورت یک کارمند رسمی تبدیل کنید و یا به دنبال یک کارمند تمام‌وقت باشید.

نتیجه‌گیری

از استخدام کردن نترسید. حتی یک استخدام نادرست بهتر از استخدام نکردن است. اشتباهات بخش مهمی از رشد، بهبود و گسترش است. ممکن است فرد اشتباهی را استخدام کنید یا شاید در زمان اشتباه، استخدام کنید اما حداقل، اکنون از این اشتباه اطلاع دارید و یک تجربه با ارزش را کسب کرده‌اید. شرکت شما بدون استخدام و دریافت کمک از دیگران رشد نمی‌کند و شما دقیقا به دنبال همین موضوع هستید. استخدام یک کارمند چه مسائل و چالش‌هایی را برای شما ایجاد کرده است؟ آیا از استخدام‌های خود راضی هستید؟ لطفاً تجربیات خود را با کاربران ایران مدیر به اشتراک بگذارید.

مشتریان وفادار و مدل ۳ مرحله‌ای که باعث رشد کسب‌وکار و تکرار فروش می‌شود؟

ارتباط تلفنی با مشتری

ارتباط تلفنی با مشتری و ۶ مهارت شگفت‌انگیز برای موفقیت در آن

ارتباط تلفنی با مشتری ، موفقیتی قابل دسترس است. اگر فروش و یا کسب‌وکاری نداشته باشید، برقراری تماس برایتان بسیار ساده می‌شود، اما برای بسیاری از افراد شماره‌گیری و تلفن کردن بسیار دشوار است. چرا؟ زیرا هیچ‌کس واقعاً نمی‌خواهد که تماس‌هایش رد شود. چیزی که می‌تواند باعث شود تا در یک روز، فروش بدی اتفاق بیفتد این است: قبل از اینکه بتوانید ارتباط تلفنی با مشتری برقرار کنید، چندین و چند بار تلاش می‌کنید که این اتفاق بیفتد و همین امر باعث می‌شود تا چشم‌انداز موردنظر، شما را رها کند. به همین دلیل است که اکثر مردم در فرایند فروش شکست می‌خورند، نه به این دلیل که به‌اندازه کافی خوب نیستند، بلکه آن‌ها به اندازه کافی پایدار نیستند. فروش همانند بازی اعداد است. می‌توانید گوشی خود را برداشته و به‌راحتی یک فروش داشته باشید، اما این عمل بسیار نادر است زیرا کمتر از ۲ درصد احتمال دارد که ‌چنین اتفاقی رخ دهد. بنابراین عمل فروش چالش بزرگی است. با توجه به آمار ۸۰ درصد از فروش‌ها پس از چهار مرتبه ارتباط تلفنی با مشتری صورت می‌گیرند، در همین شرایط هم هنوز ۹۲ درصد از مردم در مکالمه چهارم مشکوک به انجام عمل خرید هستند و این بسیار بد است زیرا فقط یک جمله‌ی کوتاه مانند (نه من مطمئن نیستم) باعث می‌شود که شما وادار شوید تا برای بار پنجم سعی خود را بکنید. ایران مدیر شش راهنمایی ساده ارائه می‌دهد که بتوانید ترس از فروش و شک و تردید خود را کنار بگذارید و معاملات بیشتری را انجام دهید.

۱٫ اطمینان حاصل کنید که با فرد مناسب صحبت می‌کنید

فروش همانند بازی با اعداد است، اما می‌توانید تعداد مخالفت‌هایی را که دریافت می‌کنید را کاهش دهید و اطمینان حاصل کنید که با فردی صحبت می‌کنید که می‌تواند به پیشنهاد‌های شما پاسخ مثبتی بدهد. بهتر است برای هر چشم انداز فقط ۱۵ دقیقه زمان صرف کنید تا ببینید که فرد درستی را انتخاب کرده‌اید یا خیر. اگر با یک شخص مناسبی ارتباط برقرار کرده‌اید و یک سری مخالفت به همراه داشت، جای نگرانی نیست؛ اما اگر شخص اشتباهی را انتخاب کرده باشید، واقعاً خود را برای شکست آماده کنید.

۲٫ برای ارتباط تلفنی با مشتری هدف درست داشته باشید

اگر ۸۰ درصد از فروش‌های شما بعد از پنجمین مکالمه با مشتریان به نتیجه برسد، باید اطمینان حاصل کنید که برای برقراری تماس‌های خود هدف درستی را انتخاب کرده‌اید. بسیار واضح است که چهار تماس اولیه با مشتری مربوط به فروش نیستند، بلکه برای حفظ مشتریان و آماده کردن آن‌ها برای گفتگوی پنجم است که در آن صورت شانس شما برای ایجاد یک فروش، بالاتر می‌رود. اگر هدف درستی داشته باشید، فشارها از روی شما برداشته می‌شود و احساس آرامش بیشتری می‌کنید که به‌خودی‌خود باعث ایجاد نتایج بهتر می‌شود. شما همچنین احساسی را به مراجعه‌کنندگان خود منتقل می‌کنید: زیرا او (مراجعه‌کننده) مجبور نمی‌شود فوراً «نه» بگوید و جریان گفتگو را با شما قطع کند، لذا هر دو فرصت بهتری برای مکالمه دارید. وقتی‌که هدف درستی داشته باشید، حتی یک مخالفت هم می‌تواند باعث موفقیت شود، زیرا شما را وادار می‌کند که به عقب برگردید و دوباره امتحان کنید.

۳٫ اطمینان حاصل کنید که پیام درستی داشته باشید

فروشی که انجام می‌شود در مورد خود محصولات نیست، بلکه در مورد ارائه راه‌حل است. برای انجام این کار اطمینان حاصل کنید که پیام فروش شما مزایایی را هم به همراه دارد. پیام شما باید جدید و مرتبط با مشتری باشد. هنگامی‌که شما دارای مشتری مناسب و پیام درستی هستید، شانس شما برای رسیدن به مرحله بعدی به‌طور قابل‌توجهی افزایش می‌یابد. مردم خواستار انواع راه‌حل‌ها هستند، نه محصولات و یا خدمات، بنابراین مطمئن شوید که ‌چنین راه‌حل‌هایی را برای آن‌ها به‌اندازه کافی برجسته کرده‌اید.

۴٫ پیام خود را مرور و اصلاح کنید

سخنرانان حرفه‌ای دائماً در حال بررسی مطالب خود هستند، بررسی این‌که چه چیزهایی برای آن‌ها مفید و کارآمد است و چه چیزهایی ناکارآمد. آن‌ها نسبت به این بحث‌ها و مطالب خود بسیار بی‌رحمانه عمل می‌کنند. آن‌ها می‌خواهند بدانند که چه چیزی باعث می‌شود تا مخاطبان، واکنش درستی به آن‌ها بدهند، یا اینکه چه چیزی باعث ایجاد ارتباط و تعامل می‌شود. هنگامی‌که حتی یک کلمه نامناسب را در مطالب خود ببینند، آن را حذف می‌کنند و یا کلمه‌ی دیگری جایگزین آن می‌کنند. این فوق‌العاده است که صاحب یک مطلب باشید، اما شما دائماً باید آن را ارزیابی کرده و بهبود ببخشید و همیشه به دنبال افزایش میزان مشتریان و فروش بیشتر خود باشید. فروش هم یک فرایند همانند فرایندهای دیگر است که نیاز به بهبود، ارزیابی و اصلاح دارد.

۵٫ از ابزارها برای افزایش تعداد مکالمات استفاده کنید

به‌طورمعمول و به‌طور متوسط، باید هشت ارتباط تلفنی با مشتری داشته باشید تا بتوانید با او بالقوه گفتگو کنید، بنابراین هر تماسی که با فرد نامناسبی به پایان می‌رسد، تلاش بسیار زیادی برای این ارتباط هدر رفته است و همین امر باعث افزایش ناامیدی و کاهش اعتمادبه‌نفس شما می‌شود. به همین دلیل است که شما باید از ابزارها استفاده کنید. چندین مورد از این ابزارها وجود دارد که می‌تواند به شما کمک کند تا زمان صرف هزینه فروش در برابر شماره‌گیری را به حداکثر برسانید.

۶٫ پایدار و سازگار باشید

با فروش ۸۰ درصدی در تماس‌های پنجم، همه‌چیز در رابطه با فروش، به پایداری و سازگاری می‌رسد. بزرگ‌ترین هدیه‌ای که می‌توانید برای خود تعیین کنید این است که تماس‌های تکراری از مشتریان خود دریافت کنید که این یک موفقیت بزرگ در برابر شکست‌های قبلی شما محسوب می‌شود. پیگیری باعث پول درآوردن می‌شود. شگفت‌آور است که ۴۸ درصد از فروشندگان به‌غیراز پنج تماس تلفنی اولیه، هیچ‌گونه پیگیری دیگری انجام نمی‌دهند؛ و تعجب هم می‌کنند که چرا در فروش تلفنی موفق نشده‌اند. هنگامی‌که شما اعتمادبه‌نفس خود را در فرایند فروش افزایش می‌دهید، مکالمات بیشتری خواهید داشت و تماس‌های برقرارشده را به سمت تماسی گرم و جذب‌کننده هدایت می‌کنید که این کار به فروش بیشتر منجر می‌شود. شما برای بهبود فروش خود از ارتباط تلفنی با مشتری استفاده می‌کنید؟ راه‌حل‌های دیگری برای موفقیت در برقراری ارتباط تلفنی با مشتری را دارید؟ لطفاً نظرات خود را با ما و کاربران ایران مدیر در بخش دیدگاه به اشتراک بگذارید.

مهارت خودآگاهی و ۷ روش تقویت آن برای یک کارآفرین موفق

بهبود رتبه سایت در گوگل

بهبود رتبه سایت در گوگل با بکارگیری ۷ گام شگفت‌انگیز و کاربردی برای آن

بهبود رتبه سایت در گوگل با به دست آوردن برخی اطلاعات در مورد آن موجب افزایش قابلیت دید و اقتدار شما در وب‌سایتتان می‌شود. یادگیری نحوه عملکرد سیستم رتبه‌ سایت در گوگل به شما کمک می‌کند تغییرات مهمی را ایجاد کنید که می‌تواند وب‌سایت شما را از نردبان رتبه‌بندی بالا ببرد. هنگامی‌که کاربران به سمت وب‌سایت شما می‌آیند، دو نوع رتبه‌بندی صورت می‌گیرد: رتبه‌بندی نتایج جستجوهای شما و رتبه‌بندی سایت شما. این الگوریتم‌ها ازنظر ارزش محتواهای وب‌سایتتان، شما را ارزیابی می‌کنند. جستجوها رتبه‌بندی جستجوی شما به موقعیتتان در صفحه نتایج جستجو مرتبط است و ارزش بسیار زیادی به کلمات کلیدی داده می‌شود. ازآنجایی‌که کاربران معمولاً به دنبال پاسخ سریع هستند، به‌احتمال‌زیاد بر روی لینک‌های بالایی بیشتر کلیک می‌کنند. به همین دلیل، اگر وب‌سایتتان در فهرست پنج صفحه اول نتایج جستجو قرار بگیرد، این امر باعث افزایش ترافیک سایت می‌شود. رتبه صفحات Page Rank Google یک ابزار است که برای هر صفحه مقداری ما بین ۰ تا ۱۰ را تعیین می‌کند. کسانی که عدد صفر را دریافت می‌کنند هیچ نفوذی ندارند، درحالی‌که افرادی که عدد ۱۰ را دریافت می‌کنند بیشترین نفوذ را دارند. رتبه‌بندی‌های گوگل حدود چهار بار در سال صورت می‌گیرد و صاحبان وب‌سایت‌ها فرصتی برای اعمال تغییرات لازم بر روی وب‌سایتشان را به منظور بهبود رتبه سایت در گوگل دارند. آیا می‌دانید که چه رتبه‌ای کسب کرده‌اید؟ می‌توانید وب‌سایت خود را در گوگل جستجو کنید تا ببینید که در چه محلی از لیست نتایج جستجو قرار می‌گیرد. شما همچنین به کمک یک سری ابزار و وب‌سایت‌ها، می‌توانید از رتبه وب‌سایت خود مطلع شوید. ازآنجاکه گوگل محبوب‌ترین موتور جستجو است، رتبه‌بندی صفحات وب بر اساس قوانین گوگل، توسط صاحبان کسب‌وکارها و بازاریابان بسیار اهمیت دارد. رتبه‌بندی نهایی گوگل توسط الگوریتم‌ها و محاسبات ریاضی آن صورت می‌گیرد. چندین عامل برای تجزیه‌وتحلیل لینک‌های ورودی، کیفیت لینک‌های ورودی و تعداد لینک‌های خروجی وجود دارد. آیا کارشناسان در مورد بهبود رتبه سایت در گوگل در بخش‌های بازار از طریق جستجوی سئو کلمات کلیدی، توضیحاتی داده‌اند؟ بله بسیار زیاد. درحالی‌که کتاب‌ها و منابع آنلاین بی‌نظیر و بسیار زیادی وجود دارد، در این مقاله ایران مدیر در مورد ۷ گام ساده و کم‌هزینه توضیح می‌دهد که چگونه موجب بهبود رتبه سایت در گوگل شوید و همچنین فروش‌های خود را افزایش دهید.

۱٫ بفهمید که در چه مقطعی قرار دارید

یک ادعای قدیمی وجود دارد که می‌گوید: تا زمانی که مشکل را شناسایی نکنید، نمی‌توانید آن را برطرف کنید. جیل والن مدیرعامل High Rankings.com(یک شرکت مشاوره بهینه‌سازی موتورهای جستجو در بوستون)، توصیه می‌کند که پیش از هر چیزی، گوگل آنالتیکس (Google Analytics) را در سایت خود نصب کنید. والن می‌گوید: «این برنامه رایگان است و می‌تواند به شما بگوید که هرکدام از صفحات شما چگونه کار می‌کند». والن در کسب‌وکارهای بهینه‌سازی وب‌سایت‌ها بوده است. این ابزار می‌تواند بینش شما را نسبت به سایت‌هایی که بیشترین بازدید را دارند، تحت تأثیر قرار دهد و همچنین به شما نشان می‌دهد که هرکدام از بازدیدکنندگان وب‌سایت‌ها در چه مکان‌هایی قرار دارند و چه مدت در وب‌سایت شما می‌مانند. این داده‌ها می‌توانند سوابق خاصی از بازدیدکنندگان سایت شما و همچنین اطلاعاتی از بینش آن‌ها در مورد صفحات به شما بدهند.

۲٫ در مورد کلمات کلیدی تحقیق کنید

بهبود رتبه سایت در گوگل و کلمات کلیدی چه عباراتی باعث می‌شوند که افراد به کمک آن‌ها محصولات و یا خدمات خود را به‌راحتی پیدا کنند؟ به گفته مارک کانابو مدیر ارشد و رهبر مدیریت محصولات یاهو، شما باید چندین مورد مهم را مدنظر داشته باشید. اولاً اینکه شما می‌دانید ترافیک آنلاین همیشه در حال تکامل است، کانابو می‌گوید در طول هر دوره مشخص، یاهو موارد جدیدی برای نمایش دادن دارد و هرکدام از مخاطبان به شیوه‌های مختلفی به سمت آن‌ها جذب می‌شوند. مردان بیشتر جستجو می‌کنند و زنان بیشتر کلیک می‌کنند. شما باید تعیین کنید که چه کلمات و عبارات کلیدی به کسب‌وکار شما مربوط می‌شوند. کریستین چرچیل، رئیس Key Relevance، یک شرکت بازاریابی موتور جستجوی مبتنی بر تگزاس، توصیه می‌کند که از چندین ابزار رایگان استفاده کنید تا بتوانید قوی‌ترین کلمات کلیدی و عبارات کلیدی را شناسایی کنید. او می‌گوید موفقیت شما به تحقیقات خوبی نیاز دارد و این تحقیقات باید یک روند مداوم داشته باشد. او هشدار می‌دهد: «از محبوبیت خود به‌عنوان تنها معیار خود استفاده نکنید، بلکه به‌قصد و اهداف کاربران هم نگاه کنید». حتی اگر شما قصد نداشته باشید که برای تبلیغات خود پولی پرداخت کنید، ابزارهای گوگل برای پیداکرده کلمات کلیدی و برای تحقیق کردن و بهبود رتبه سایت در گوگل بسیار عالی است. چگالی کلمات کلیدی یک اصطلاح است که به یک کلمه کلیدی و یا یک عبارت کلیدی در صفحه شما اشاره دارد. استفاده مؤثر از کلمات کلیدی یا عبارات کلیدی می‌تواند موجب بهبود رتبه سایت در گوگل شود؛ اما مراقب “Keyword staffing” ها باشید. کلمات کلیدی بیش‌ازحد می‌تواند به رتبه‌بندی شما آسیب برساند. همیشه بهتر است که به طور طبیعی بنویسید.

۳٫ تا حد قابل‌ملاحظه‌ای برای وب‌سایت خود محتوا در نظر بگیرید

اکنون‌که شما درک کرده‌اید کدام کلمات و عبارات کلیدی مربوط به خدمات و محصولات خاص در بازار مورد هدف شما هستند، گام بعدی این است که از آن‌ها در محتوا با meta data های منحصربه‌فرد و برچسب‌های عنوان صفحه و برچسب‌های توصیفات استفاده کنید. والن می‌گوید هر صفحه‌ای که در وب‌سایت شما وجود دارد باید دارای سه تا پنج کلمه کلیدی باشد که هر کدام از آن‌ها بر روی یکی از صفحات متمرکز بوده و کلمات هر صفحه منحصربه‌فرد باشند. والن پیشنهاد می‌کند که از یک کلمه کلیدی برای سازمان‌دهی و نگه‌داری از اطلاعات مختلف استفاده شود.

۴٫ برای بهبود رتبه سایت در گوگل در فضاهای مختلف بازی کنید

درحالی‌که محتواها بسیار ارزشمند هستند و کلمات کلیدی، مکانیسم‌های اصلی برای رتبه‌بندی بهتر موتورهای جستجو می‌باشند، کسب‌وکارهای هوشمند در حال دستیابی به رتبه‌بندی موتورهای جستجو به کمک چندین شبکه اجتماعی و پورتال‌های تبلیغاتی هستند. قرار گرفتن در معرض دید و داشتن لینک‌های ورودی بیشتر، به معنای رتبه‌بندی بهتر است. شما باید در تمام رسانه ‌های اجتماعی مانند توییتر، فیس‌بوک، اینستاگرام و لینکدین فعالیت داشته باشید. شما می‌توانید به‌صورت کاملاً رایگان دیده شوید و شنیده شوید، بدون این‌که زمان خود را صرف توسعه استراتژی، ایجاد ارتباطات معنی‌دار، پیگیری و اندازه‌گیری پاسخ‌ها و غیره کنید.

۵٫ ایجاد لینک‌های ورودی و ROI از طریق تعاملات متمرکز

پر چارلین لی، بنیان‌گذار Altimeter و نویسنده‌ی Groundswell، می‌گوید مهم‌ترین چیزی که باید به یاد داشته باشید فقط کلمات کلیدی نیست، بلکه افراد هم در این راستا نقش بسیار مهمی در مرکز استراتژی جستجو و بهینه‌سازی دارند، زیرا به‌صورت کاملاً مستقیم با تعاملات ارتباط دارد. لی در ادامه گفت که درک قصد کاربر با تمام جنبه‌های مختلف منطقه جغرافیایی، جمعیت‌شناسی، روانشناسی، رفتار، بافت اجتماعی، زمان به اشتراک‌گذاری با دوستان و الگوهای خرید باید در قلب فعالیت‌های بهبود رتبه سایت گوگل، ارتباطات سنتی و انتخاب‌های تبلیغاتی باشد تا موفق شوید. بخشی از رتبه‌بندی وب‌سایت شما بر اساس لینک‌های خارجی به سایت شما باز می‌گردند. وب‌سایت‌هایی که باعث می‌شوند کاربران بیشتری به سمت ‌سایت شما بیایند، شانس شما را برای افزایش رتبه سایت بالا می‌برند. دو روش ساده لینک گذاری در وب‌سایت شما شامل لینک‌ها و پست‌های متقابل (دوطرفه) و مهمان است. با لینک‌های متقابل، باید لینک وب‌سایت‌های دیگری را در صفحه خود قرار دهید تا بتوانید لینک وب‌سایتتان را در وب‌سایت‌های دیگر مشاهده کنید. علاوه براین، اگر مطالب خود را برای یک وبلاگ به‌عنوان یک نویسنده مهمان بنویسید، معمولاً می‌توانید در انتهای پست خود، یک لینک از سایت خود را قرار دهید.

۶٫ به یاد داشته باشید که از برچسب‌های عنوان (title tag) استفاده کنید

برچسب عنوان‌های شما در قسمت <title> در HTML سایت شما تشکیل‌شده است. به‌جای استفاده از عنوان “new page”، برای هرکدام از صفحات خود از کلمات کلیدی استفاده کنید.

۷٫ از keyword-rich ها و Anchor text ها استفاده کنید

anchor text ها به‌گونه‌ای برای خوانندگان نمایش داده‌ می‌شود تا متوجه شوند که این متن یک لینک است. هنگامی‌که می‌خواهید از این Anchor text ها استفاده کنید، اغلب باید از کلمات کلیدی استفاده کنید. ساختن لینک‌هایی با کلمات کلیدی «اینجا کلیک کنید»، هیچ ارزشی به وب‌سایت شما اضافه نمی‌کنند. پس یک‌نفس عمیق بکشید، تمرکز کنید و شروع کنید. دو ساعت در هفته را به این فعالیت‌ها اختصاص دهید و برخی از عملیات بهینه‌سازی موتور جستجو را برون‌سپاری کنید. پروفایل‌های کسب‌وکار آنلاین را ایجاد کنید، مقالات را ارائه دهید، فیلم‌های خود را ارسال کنید، پاورپوینت‌ها را به اشتراک بگذارید و با استفاده از اطلاعاتی که در دست دارید، یک هدف مشخص را دنبال کنید. دستورالعمل پنهان شما به این‌گونه است که برای ساخت یک برند، اطلاعات کافی داشته باشید، با ارزش‌ها و مزایای مختلف ارتباط برقرار کنید، به‌گونه‌ای که باعث بهبود فروش شما شود، زیرا این تنها راه مناسب برای بهبود رتبه سایت در گوگل است. شما از کدام اصول اولیه برای بهبود رتبه سایتتان در گوگل استفاده می‌کنید؟ آیا راه‌های بهتری برای این موضوع می‌شناسید؟ لطفاً نظرات خود را با کاربران ایران مدیر به اشتراک بگذارید.

ترس های کارآفرینی: ۹ دغدغه‌ای که باید هنگام شروع یک کسب‌وکار جدید برطرف کنید

تغییر عادت

تغییر عادت و ۵ راهکار طلایی برای مغزی که نمی‌خواهد تغییر کند

تغییر عادت یکی از مهم ترین مسائل انسان امروز است. اگر بخواهید در دنیای امروز موفق باشید باید همیشه در پی تغییر عادت های خود باشید؛ اما این کار چندان آسان نیست. یک زاویه در نظر بگیرید و بازوهای خود را از آن عبور دهید. حالا، آن‌ها را در جهت مخالف عبور دهید. کدام‌یک دشوارتر بود؟ اگر فکر می‌کنید عبور آن‌ها در بار دوم فکر بیشتری نیاز داشت، حق با شماست. درواقع، وقتی شما آن‌ها را برای بار اول عبور دادید، سیگنال‌ها از یک مکان بسیار متفاوت از زمانی که آن را برای بار دوم انجام دادید در مغزتان می‌آمد. عادت‌ها انتخاب‌های عمدی ما هستند که در برخی نقاط خودکار می‌شوند. آن‌ها بیش از ۴۵ درصد کارهایی که ما در طول روز انجام می‌دهیم را تشکیل می‌دهند. مغز شما تنبل است. تفاوت بین یک عادت خوب و یک عادت بد را نمی‌داند. تنها کاری را انجام می‌دهد که شما به‌صورت تکراری به آن فکر می‌کنید، می‌گویید، یا انجام می‌دهید و آن را به یک عادت تبدیل می‌کند به‌طوری‌که انجام آن دیگر سخت نیست. وقتی برای اولین بار بازوهای خود را تا کردید سیستم لیمبیک شما (جایی که خاطرات و عاداتتان ذخیره می‌شود) اقدامات خود را انجام داد. بار دوم که بازوهای خود را عبور دادید، پیام از قشر جلویی مغز آمد، بخشی از مغز که مسئول تفکر و برنامه‌ریزی سطح بالاتر است. هر تفکر یا رفتار جدید در قشر جلویی مغز شروع می‌شود و درنهایت درصورتی‌که به‌اندازه کافی از آن استفاده کنیم به یک عادت تبدیل می‌شود. اکثر افراد در مقابل تغییر مقاومت می‌کنند چراکه الگوهای عادت طبیعی‌شان را تهدید می‌کند. چه یک نقش جدید باشد، چه یک رئیس جدید، یک خودرو جدید، یا یک رژیم غذایی و یا حتی یک‌روال جدید، مغز شما باید برای یادگیری و انطباق با آن تغییر، اضافه‌کاری کند. متأسفانه، مانند یک ضرب‌المثل قدیمی که می‌گوید: اگر کار همیشگی‌تان را انجام دهید، همان چیزی را به دست می‌آورید که همیشه دریافت می‌کردید. برای هدایت تغییر و موفقیت دراز مدت، چه ازنظر شخصی و چه ازنظر حرفه‌ای، لازم است عادت‌های جدیدی شکل دهید و این نیاز دارد کمی سختی را تحمل کنید. هرچه عادت انجام کارها به روش قدیمی بیشتر در وجودتان ریشه دوانده باشد، شکل‌دهی عادت‌های جدید زمان بیشتری می‌برد. خبر خوب این است که شما می‌توانید خودتان را به عمد برای افکار و رفتارهای جدید آموزش دهید. هرچه بیشتر کاری را انجام دهید، شکل‌دهی یک عادت جدید آسان‌تر می‌شود. برای ایجاد تغییر در خودتان ایران مدیر موارد زیر را به شما پیشنهاد می‌کند.

۱٫ شما در تغییر عادت نمی‌توانید احساسات را با منطق پاسخ دهید

وقتی به‌سوی تغییر و توسعه فردی می‌رویم اغلب از ناشناخته‌ها احساس اضطراب و ترس می‌کنیم. ممکن است دیگران به ما بگویند که تغییر به‌صورت منطقی ایجاد احساس می‌کند. متأسفانه، این ابداً درد و ناراحتی ناشی از آن را تخفیف نمی‌دهد. برای پردازش احساساتی که به شما دست می‌دهد به خودتان زمان بدهید. علل این‌که احساس اضطراب و ترس می‌کنید را بیابید. احساسات خود را قضاوت نکنید، فقط آن‌ها را مشاهده کنید. این اولین گام برای استقبال از تغییر است.

۲٫ منافعی که از تغییر عادت به شما می‌رسد را مرور کنید

حتی زمانی که می‌دانیم یک تغییر برای خود ما خوب است، مقاومت در برابر آن آسان‌تر است، چراکه عادت‌های راحت قدیمی خود را ترجیح می‌دهیم. بررسی کنید که ایجاد یک تغییر چه مزایا و منافعی می‌تواند برای شما داشته باشد. این محرک شما است و شما را از سختی حفظ خواهد کرد. اگر نمی‌توانید یک مزیت مثبت شناسایی کنید، از خود بپرسید از چه ضرر یا خروجی منفی‌ اجتناب خواهید کرد.

۳٫ موانع تغییر عادت را شناسایی کرده و آن‌ها را فعالانه مدیریت کنید

فرض کنیم هدف شما سالم‌تر بودن است. این می‌تواند به معنای ورزش بیشتر، تغذیه بهتر و یا خواب کافی باشد. حتی اگر ما بدانیم که این‌ها برای ما خوب هستند، موانع موجود در این راه زمان، پول، تنبلی و یا زندگی پیش رو است. آیا سعی دارید تغذیه بهتری داشته باشید؟ پس وعده‌های غذایی خود را طوری طراحی کنید که هرکجا هستید گزینه‌های غذایی سالمی داشته باشید. آیا خسته‌تر از آن هستید که بعد از کار به باشگاه بروید؟ پس بالباس‌های ورزشی خود بخوابید و ۳۰ دقیقه زودتر بیدار شوید و به پیاده‌روی بروید. آیا خیلی خسته‌اید؟ نگران نباشید، ورزش به شما کمک می‌کند خواب بهتری داشته باشید.

۴٫ برای تغییر عادت اطراف خود را با افراد مناسب پرکنید

همه ما در زندگی‌مان افرادی را داریم که انرژی‌مان را تخلیه می‌کنند. این افراد پر از هیجان و استرس هستند. آن‌ها سمی هستند و تغییر را بسیار دشوار می‌کنند. افرادی که انرژی‌تان را تخلیه می‌کنند شناسایی کرده و از آن‌ها فاصله بگیرید. در مقابل، افراد موفق که به شما احساس حمایت شدن می‌دهند را شناسایی کرده و زمان بیشتری با آن‌ها بگذرانید.

۵٫ تغییر عادت را با یک تصویر بزرگ در ذهن خود همراه کنید

وقتی به تغییر نزدیک می‌شویم، ممکن است دلهره‌آور به نظر برسد؛ اما وقتی ما از آن گذر کردیم، باافتخار به پشت سر نگاه می‌کنیم و آن را رشد می‌نامیم. این را به‌عنوان سختی، چالش و تغییری که در زندگی‌تان با آن روبرو می‌شوید در ذهن داشته باشید. به‌این‌ترتیب، هر تغییر در مسیرتان را خودتان هدایت می‌کنید. این یک سابقه بسیار خوب است. به یاد داشته باشید که اگر می‌خواهید متفاوت رفتار کنید، باید متفاوت فکر کنید. ما می‌توانیم به مغزمان مجدداً آموزش دهیم و عادات جدیدی ایجاد کنیم. این تنها به شجاعت و تمایل به قدم نهادن فراتر از محدوده راحتی‌مان نیاز دارد. تغییر می‌تواند ترسناک باشد اما می‌توانید با زمان گذاشتن برای مدیریت فعالانه فرآیند آن، خودتان را برای موفقیت پرورش دهید و تحول در زندگی را لمس کنید. شما چگونه عادات خود را تغییر می‌دهید؟ آیا در ایجاد تغییرات فردی دچار مشکل شده‌اید؟ لطفاً نظرات و تجربیات خود را با ایران مدیر به اشتراک بگذارید.

دیجیتال مارکتینگ یا بازاریابی دیجیتال چیست؟

دیدگاه منبع محور

دیدگاه منبع محور و مدلی کاربردی برای خلق مزیت رقابتی پایدار

دیدگاه منبع محور (RBV= Resource Based View) یک مدل عملکرد سازمان است که بر منابع و قابلیت های تحت کنترل شرکت به عنوان منشا مزیت رقابتی تمرکز می کند. ایران‌مدیر قصد دارد تا در این مقاله شما را با این رویکرد در مدیریت استراتژیک آشنا کند. منابع در دیدگاه منبع محور دارایی های ملموس و ناملموس تحت کنترل شرکت هستند که برای طراحی و اجرای استراتژی هایش از آن ها استفاده می کند. مثال های منابع شامل کارخانه های یک شرکت (دارایی ملموس)، محصولات آن (دارایی ملموس)، شهرت آن در بین مشتریان (دارایی ناملموس) و کار گروهی در بین مدیران آن (دارایی ناملموس) می باشند. منابع شرکت می تواند به چهار دسته گسترده طبقه بندی شوند:
  • منابع مالی: شامل کل پول (از هر منبعی) می شود که شرکت برای طراحی و اجرای استراتژی ها از آن استفاده می کند.
  • منابع فیزیکی: شامل کل تکنولوژیفیزیکی مورد استفاده در شرکت مانند تجهیزات، تاسیسات و ماشین آلات، سخت افزار و نرم افزارهای کامپیوتری، ربات ها، اتوماسیون ها، موقعیت جغرافیایی و ساختمان شرکت است.
  • منابع انسانی: شامل آموزش، تجربه، قضاوت، هوشمندی، روابط و بینش تک تک مدیران و کارکنان در یک شرکت است.
  • منابع سازمانی: شامل ساختار گزارش رسمی شرکت، برنامه ریزی رسمی و غیررسمی آن، سیستم های هماهنگ کننده و کنترل کننده، شهرت و فرهنگ سازمانی و روابط غیررسمی درون گروه های سازمان و میان سازمان با محیطش می باشد.
قابلیت ها زیرمجموعه ای از منابع شرکت هستند و به عنوان دارایی های ملموس و ناملموسی تعریف می شوند که یک شرکت را قادر می سازد از دیگر منابع تحت کنترلش مزیت کامل به دست آورد. به عنوان مثال قابلیت های شرکت می تواند شامل مهارت های بازاریابی، تولید، فناوری اطلاعات و تحقیق و توسعه باشد.

مفروضات دیدگاه منبع محور

دیدگاه منبع محور بر مبنای دو فرض اساسی درباره منابع و قابلیت های تحت کنترل شرکت استوار است:
  1. فرض ناهمگنی منابع: یعنی شرکت ها ممکن است دارای شکل های مختلفی از منابع و قابلیت ها باشند، حتی اگر در یک صنعت مشابه با یکدیگر به رقابت بپردازند. ناهمگنی منابع به این امر اشاره دارد که برای یک فعالیت تجاری معین، برخی شرکت ها ماهرانه تر از دیگران عمل می کنند.
  2. فرض عدم تحرک منابع: بدین معنی است که برخی از تفاوت های منابع و قابلیت ها ممکن است پایدار باشند، چرا که کسب یا توسعه آن ها برای شرکت ها بسیار پرهزینه است. این فرضیه ثبات منابع می باشد.
ارائه این دو فرضیه با یکدیگر، علت عملکرد بهتر برخی شرکت ها نسبت به سایرین را حتی در یک صنعت مشابه شرح می دهد. اگر شرکتی منابع و قابلیت های با ارزشی داشته باشد که تعداد اندکی از شرکت ها از آن ها برخوردارند و چنانچه تقلید از این منابع و قابلیت ها برای سایرین پر هزینه باشد، آن شرکتی که صاحب این دارایی های ملموس و ناملموس می باشد قادر به کسب مزیت رقابتی پایدار می باشد.

چارچوب VRIO در دیدگاه منبع محور

با استفاده از دیدگاه منبع محور، توسعه مجموعه ای از ابزارهای تحلیل منابع و قابلیت های سازمان و برآورد میزان پتانسیل ایجاد مزیت رقابتی شان، امکان پذیر است. ابزار اولیه برای انجام تحلیل درونی، چارچوب VRIO نامیده می شود. این چارچوب در واقع چهار سوال کلیدی است که می بایست در خصوص منابع و قابلیت های شرکت به منظور شناسایی مزیت های رقابتی بالقوه پرسیده می شود.

ارزشمند بودن (Valuable)

کلیه شرکت ها ترکیبی از منابع و قابلیت ها را دارند. برخی از آنان سبب ایجاد و کمک به کسب مزیت رقابتی می شود در حالی که برخی دیگر چنین خاصیتی را ندارند. در معیار ارزشمند بودن باید به این سوالات پاسخ دهیم:
  1. آیا منابع داخلی سازمان از نظر رقابتی ارزشمند هستند؟
  2. آیا منابع و قابلیت های شرکت قادر به بهره برداری از فرصت های بیرونی شرکت یا خنثی سازی تهدیدات بیرونی هستند؟
اگر پاسخ شرکت به این سوالات مثبت باشد، می توان نتیجه گرفت که منابع و قابلیت ها ارزشمند هستند و می توانند به عنوان قوت های شرکت در نظر گرفته شوند. در غیراین صورت آن منابع و قابلیت ها جزو ضعف های شرکت به حساب می آیند. یک راه برای تشخیص منابع و قابلیت های شرکت، بررسی تاثیر استفاده از آن ها بر هزینه ها و درآمدهای شرکت است. به طور کلی، در دیدگاه منبع محور شرکت هایی که از منابع و قابلیت هایشان برای بهره برداری از فرصت ها یا خنثی کردن تهدیدها استفاده می کنند، افزایش در بازدهی خالص یا کاهش در هزینه های خالص و یا هر دو را مشاهده می کنند. هم چنین مطالعه درباره زنجیره ارزش شرکت می تواند به شناسایی منابع و قابلیت های ارزشمند بالقوه ای که تحت کنترل شرکت است کمک کند. زنجیره ارزش شرکت مجموعه ای از فعالیت های کسب و کار است که شرکت برای توسعه، تولید و فروش محصولات یا خدماتش آن ها را به انجام می رساند. هر مرحله در زنجیره ارزش شرکت مستلزم کاربردی کردن و یکپارچگی منابع و قابلیت های متفاوت است. از آن جا که شرکت ها می توانند زنجیره های ارزش متفاوتی را انتخاب کنند، می توانند مجموعه های متنوعی از منابع و قابلیت ها را انتخاب کنند. برای مثال صنعت نفت را در نظر بگیرید. زنجیره ارزش کسب و کاری که قرار است نفت خام به محصولات مصرفی مانند بنزین و گازوئیل تبدیل شود، شامل اکتشاف نفت خام، حفاری نفت خام، خرید نفت خام، تصفیه نفت خام، فروش محصولات تصفیه شده به توزیع کننده ها، حمل محصولات تصفیه شده و فروش محصولات تصفیه شده به مشتری های نهایی می شوند. شرکت های مختلف، منابع و قابلیت های متفاوتی در صنعت نفت دارند، بنابراین ممکن است انتخاب های متفاوتی را درباره مراحل زنجیره ارزش به عمل آورند. برای مثال اکتشاف نفت خام خیلی گران و مستلزم منابع مالی اساسی است. شرکت های فعال در این حوزه نسبت به شرکت هایی که محصولات تصفیه شده را به مشتری نهایی می فروشند، از منابع و قابلیت های متفاوتی برخوردار هستند. مایکل پورتر مدلی از زنجیره ارزش عمومی را پیشنهاد کرده است. این زنجیره ارزش که در شکل زیر نمایش داده شده است، فعالیت های ایجاد کننده ارزش را به دو مقوله اصلی تقسیم می کند:
  1. فعالیت های اصلی که مستقیما با تولید وتوزیع محصول مرتبط هستند و شامل تدارکات داخلی (خرید، تهیه لیست موجودی و نظایر آن)، تولید، تدارکات خارجی (انبارداری و توزیع)، فروش و بازاریابی و ارائه خدماتپشتیبانی تحویل و ارائه خدمات به مشتری می شود.
  2. فعالیت های پشتیبان که در تحقق فعالیت های اصلی به شرکت یاری می رسانند و شامل زیرساخت ها (برنامه ریزی، امور مالی، خدمات اطلاعاتی و حقوقی)، توسعه تکنولوژی (تحقیقات و توسعه، طراحی محصول)، مدیریت و توسعه منابع انسانی و تامین و پشتیبانی (تدارکات) می شود.

دیدگاه منبع محور

کمیاب بودن (Rarity)

اگر منبع یا قابلیت خاصی توسط شرکت های رقیب بیشماری کنترل شود، بعید است که آن منبع بتواند منشا مزیت رقابتی برای هریک از آن‌ها باشد. منابع و قابلیت های ارزشمند، اما رایج (غیرنادر) منشا برابری رقابتی هستند. دیدگاه منبع محور می‌گوید زمانی که منبع ارزشمند، کمیاب و نادر باشد و در اختیار شرکت های بیشماری نباشد، منشا مزیت رقابتی محسوب می شود. در معیار کمیاب بودن باید به این سوالات پاسخ دهیم:
  1. چه تعداد از رقبا منابعی شبیه منابع سازمان ما در اختیار دارند؟
  2. آیا منبع ما نادر و کمیاب است؟
  3. آیا منابع ما چیزی است که رقبا فاقد آن هستند؟
البته همه منابع و قابلیت های شرکت نباید با ارزش و نادر باشند. در واقع بیشتر شرکت های منبع محور متشکل از منابع و قابلیت های با ارزش اما مشترک هستند. این منابع نمی توانند منشا مزیت رقابتی باشند اما برای به دست آوردن برابری رقابتی ضروری هستند. به طور کلی مادامی که تعداد شرکت های برخوردار از منبع یا قابلیت خاص از تعداد شرکت های مورد نیاز برای ایجاد پویایی های رقابت کامل در یک صنعت کمتر باشد، آن منبع یا قابلیت می تواند نادر و منبع بالقوه مزیت رقابتی درنظر گرفته شود.

تقلیدناپذیر بودن (Inimitable)

منابع سازمانی ارزشمند و نادر تنها در صورتی تبدیل به منشا کسب مزیت رقابتی پایدار می شوند که هزینه کسب و توسعه آن ها برای شرکت های دیگر در مقایسه با شرکت های دارنده بسیار بالا باشد. این نوع از منابع به درستی قابل تقلید نیستند. در معیار تقلیدناپذیری باید به این سوالات پاسخ دهیم:
  1. آیا کسب این منابع توسطسازمان های دیگر مستلزم صرف هزینه های زیاد است؟
  2. آیا تقلید از آن توسط دیگران مشکل است؟
به طور کلی تقلید به دوشیوه صورت می گیرد:
  • کپی برداری مستقیم: شرکت های تقلیدکننده قادرند منابعی را که شرکت دارای مزیت رقابتی از آن ها برخوردار است، مستقیما کپی کنند. بنابراین در صورتی که هزینه این کپی برداری بیش از حد بالا نباشد، مزیت رقابتی موقتی خواهد بود.
  • جانشینی: شرکت های تقلیدکننده قادرند از منبعی جایگزین به جای منبع گران قیمت به منظور کسب مزیت رقابتی استفاده کنند.
تعدادی از محققان دیدگاه منبع محور علت گرانی احتمالی تقلید منابع یا قابلیت ها توسط دیگران را مورد مطالعه قرار داده اند و به چهار منبع گرانی دست یافتند: شرایط تاریخی منحصربه‌فرد وقتی شرکتی به دلیل موقعیت مکانی و شرایط زمانی خاص با هزینه ای کم به منابع دست پیدا می کند، شرکت ها دیگر ممکن است تقلید از منابع را گران بیابند. توانایی شرکت ها برای اکتساب، توسعه و استفاده از منابع اغلب به جایگاه زمانی و مکانی آن ها بستگی دارد. وقتی زمان و تاریخ می گذرد، شرکت های فاقد منابع وابسته به زمان و مکان با مشکل هزینه قابل توجهی در به دست آوردن و توسعه آن ها روبرو می شوند؛ زیرا انجام چنین کاری نیازمند بازگشت به عقب است. شرایط تاریخی منحصر به فرد حداقل به دو شیوه مزیت رقابتی پایدار را به یک شرکت اعطا می کند: شیوه اول وقتی است که شرکت، اولین شرکتی باشد که یک یا چند مزیت پیشگام را ارائه داده است. شیوه دوم تاثیر تاریخچه بر شرکت است که براساس مفهوم وابستگی شکل می گیرد. زمانی که فرایند به مسیر وابسته است که رخدادهای ابتدایی در تکامل فرایند اثرات قابل توجهی روی رخدادهای بعدی داشته باشند. وابستگی مسیر در تکامل مزیت رقابتی نشان می دهد که شرکت در دوره فعلی مزیت رقابتی را برمبنای اکتساب و توسعه منابع در دوره های پیشین به دست آورده است. این مطلب که ارزش آتی منابع خاص چه خواهد بود، اغلب در ابتدای دوره آشکار نیست. شرکت ها به دلیل این عدم قطعیت قادر به کسب یا توسعه این منابع به بهایی کمتر از ارزش واقعی آن ها هستند. شرکت های دیگر که در جستجوی اکتساب یا توسعه این منابع هستند پس از آشکار شدن ارزش واقعی این منابع مجبور به پرداخت ارزش کامل آن ها بیشتر از هزینه های متحمل شده توسط شرکتی می باشند که این منابع را قدری زودتر کسب کرده یا توسعه داده است. ابهام علیت شرکت های تقلیدکننده در بسیاری از موارد ارتباط بین منابع و قابلیت های تحت کنترل سازمان و مزیت رقابتی را درک نمی کنند. به عبارت دیگر ارتباط بین منابع و قابلیت های شرکتی و مزیت رقابتی ممکن است به لحاظ علّی مبهم باشد. پیچیدگی اجتماعی طیف وسیعی از منابع و قابلیت های شرکتی ممکن است به لحاظ اجتماعی پیچیده باشند؛ مثلا روابط میان فردی بین مدیران در شرکت، فرهنگ شرکت و شهرت شرکت میان عرضه کننده ها و مشتری ها را شامل می شوند. توجه داشته باشید که در بیشتر این موارد مشخص کردن نحوه ای که این منابع پیچیده اجتماعی سبب ارزش آفرینی می شوند، امکان پذیر است و ابهام علّی کمی در این زمینه وجود دارد. با این حال، درک بهبود کارایی و اثربخشی ناشی از فرهنگ سازمانی یا روابط میان مدیران ضرورتا به معنای توانایی شرکت های فاقد این ویژگی ها برای درگیرشدن در تلاش های سیستماتیک جهت ایجاد آن ها یا وجود جانشین های کم هزینه نیست. پتنت ها و لیسانس ها پتنت ها می توانند هزینه تقلید را در برخی صنایع مانند صنایع دارویی و شیمیایی افزایش دهد و برای مدتی کپی برداری را محدود می کند.

پشتیبانی سازمان (organization)

سازمان برای تحقق کامل پتانسیل منابع ارزشمند، کمیاب و غیرقابل تقلید باید سازماندهی شود. در معیار پشتیبانی سازمان باید به این سوالات پاسخ دهیم:
  1. آیا سیاست ها و رویه های سازمان منابع ارزشمند، کمیاب و غیرقابل تقلید سازمان را پشتیبانی می کنند؟
  2. آیا سازمان به منظور بهره برداری از منابع و قابلیت هایش به درستی سازماندهی شده است؟
در دیدگاه منبع محور مولفه های بیشماری در خصوص سازماندهی شرکت از جمله ساختار گزارش رسمی، سیستم های کنترل مدیریت رسمی و غیررسمی و سیاست های پاداش دهی به سوال سازماندهی مرتبط هستند. این مولفه ها در ترکیب با منابع و قابلیت های دیگر، شرکت را قادر به تحقق پتانسیل کامل مزیت رقابتی می سازد.

کاربرد چارچوب VRIO

با ارزش نبودن منبع یا قابلیت، شرکت را برای انتخاب یا اجرای استراتژی هایی که از فرصت های محیطی استفاده می کنند یا تهدیدهای محیطی را خنثی می کنند، ناتوان می سازد. این نوع از منابع ضعف به حساب می آیند و شرکت را در موضع ضعف رقابتی قرار می دهند. بهره برداری از منبع یا قابلیت ارزشمند اما فراوان در درک و اجرای استراتژی، برابری رقابتی ایجاد می کند. بهره برداری از این نوع منابع مزیت رقابتی ایجاد نخواهد کرد اما ناتوانی در بهره برداری از آن ها می تواند شرکت را به لحاظ رقابتی در موضع ضعف قرار دهد. در دیدگاه منبع محور، این منابع با ارزش اما غیرنادر به عنوان نقطه قوت سازمانی تلقی می شوند. بهره برداری از منبع یا قابلیتی که ارزشمند و نادر است اما تقلیدپذیر است مزیت رقابتی موقتی تلقی می شود. وقتی شرکت های رقیب این مزیت را مشاهده می کنند قادر به اکتساب یا توسعه منابع موردنیاز برای کسب آن بدون پرداخت هزینه بسیار و از طریق کپی برداری مستقیم یا جانشینی هستند. به این نوع از منابع، می توان قدرت سازمانی یا شایستگی متمایز نام نهاد. بهره برداری از منبع یا قابلیتی که ارزشمند، نادر و تقلیدناپذیر است مزیت رقابتی پایدار ایجاد می کند. تلاش ها برای رقابت با این شرکت ها منجر به مزیت رقابتی یا حتی برابری رقابتی نخواهد شد. دیدگاه منبع محور این نوع از منابع و قابلیت ها را شایستگی های متمایز پایدار می‌نامد. در دیدگاه منبع محور و در چارچوب VRIO عامل پشتیبانی سازمان یک عامل تعدیل کننده است. اگر شرکتی از منبع یا قابلیت با ارزش، کمیاب و تقلیدناپذیر برخوردار باشد اما در سازماندهی خودش برای سودبردن کامل از این منبع شکست بخورد برخی از مزایای رقابتی بالقوه اش می تواند از دست برود. دیدگاه منبع محور 2

سخن آخر

دیدگاه منبع محور به شما کمک می‌کند تا با تمرکز بر منابع و قابلیت‌های درون‌سازمانی‌تان بتوانید مزیت‌های رقابتی پایدار خلق کنید. آیا شما در کسب‌وکار خود از این دیدگاه بهره برده‌اید؟ آیا منابع ارزشمند، نادر و تقلیدناپذیر خود را می‌شناسید؟ لطفاً تجربیات خود را در زمینه خلق مزیت رقابتی از طریق دیدگاه منبع محور با کاربران ایران مدیر به اشتراک بگذارید.

دورکاری: چه نیازی به دفتر کار هست، وقتی می‌شود از راه دور کار کرد؟

ارتباط تلفنی با مشتری

ارتباط تلفنی با مشتری و ۶ مهارت شگفت‌انگیز برای موفقیت در آن

ارتباط تلفنی با مشتری ، موفقیتی قابل دسترس است. اگر فروش و یا کسب‌وکاری نداشته باشید، برقراری تماس برایتان بسیار ساده می‌شود، اما برای بسیاری از افراد شماره‌گیری و تلفن کردن بسیار دشوار است. چرا؟ زیرا هیچ‌کس واقعاً نمی‌خواهد که تماس‌هایش رد شود. چیزی که می‌تواند باعث شود تا در یک روز، فروش بدی اتفاق بیفتد این است: قبل از اینکه بتوانید ارتباط تلفنی با مشتری برقرار کنید، چندین و چند بار تلاش می‌کنید که این اتفاق بیفتد و همین امر باعث می‌شود تا چشم‌انداز موردنظر، شما را رها کند. به همین دلیل است که اکثر مردم در فرایند فروش شکست می‌خورند، نه به این دلیل که به‌اندازه کافی خوب نیستند، بلکه آن‌ها به اندازه کافی پایدار نیستند. فروش همانند بازی اعداد است. می‌توانید گوشی خود را برداشته و به‌راحتی یک فروش داشته باشید، اما این عمل بسیار نادر است زیرا کمتر از ۲ درصد احتمال دارد که ‌چنین اتفاقی رخ دهد. بنابراین عمل فروش چالش بزرگی است. با توجه به آمار ۸۰ درصد از فروش‌ها پس از چهار مرتبه ارتباط تلفنی با مشتری صورت می‌گیرند، در همین شرایط هم هنوز ۹۲ درصد از مردم در مکالمه چهارم مشکوک به انجام عمل خرید هستند و این بسیار بد است زیرا فقط یک جمله‌ی کوتاه مانند (نه من مطمئن نیستم) باعث می‌شود که شما وادار شوید تا برای بار پنجم سعی خود را بکنید. ایران مدیر شش راهنمایی ساده ارائه می‌دهد که بتوانید ترس از فروش و شک و تردید خود را کنار بگذارید و معاملات بیشتری را انجام دهید.

۱٫ اطمینان حاصل کنید که با فرد مناسب صحبت می‌کنید

فروش همانند بازی با اعداد است، اما می‌توانید تعداد مخالفت‌هایی را که دریافت می‌کنید را کاهش دهید و اطمینان حاصل کنید که با فردی صحبت می‌کنید که می‌تواند به پیشنهاد‌های شما پاسخ مثبتی بدهد. بهتر است برای هر چشم انداز فقط ۱۵ دقیقه زمان صرف کنید تا ببینید که فرد درستی را انتخاب کرده‌اید یا خیر. اگر با یک شخص مناسبی ارتباط برقرار کرده‌اید و یک سری مخالفت به همراه داشت، جای نگرانی نیست؛ اما اگر شخص اشتباهی را انتخاب کرده باشید، واقعاً خود را برای شکست آماده کنید.

۲٫ برای ارتباط تلفنی با مشتری هدف درست داشته باشید

اگر ۸۰ درصد از فروش‌های شما بعد از پنجمین مکالمه با مشتریان به نتیجه برسد، باید اطمینان حاصل کنید که برای برقراری تماس‌های خود هدف درستی را انتخاب کرده‌اید. بسیار واضح است که چهار تماس اولیه با مشتری مربوط به فروش نیستند، بلکه برای حفظ مشتریان و آماده کردن آن‌ها برای گفتگوی پنجم است که در آن صورت شانس شما برای ایجاد یک فروش، بالاتر می‌رود. اگر هدف درستی داشته باشید، فشارها از روی شما برداشته می‌شود و احساس آرامش بیشتری می‌کنید که به‌خودی‌خود باعث ایجاد نتایج بهتر می‌شود. شما همچنین احساسی را به مراجعه‌کنندگان خود منتقل می‌کنید: زیرا او (مراجعه‌کننده) مجبور نمی‌شود فوراً «نه» بگوید و جریان گفتگو را با شما قطع کند، لذا هر دو فرصت بهتری برای مکالمه دارید. وقتی‌که هدف درستی داشته باشید، حتی یک مخالفت هم می‌تواند باعث موفقیت شود، زیرا شما را وادار می‌کند که به عقب برگردید و دوباره امتحان کنید.

۳٫ اطمینان حاصل کنید که پیام درستی داشته باشید

فروشی که انجام می‌شود در مورد خود محصولات نیست، بلکه در مورد ارائه راه‌حل است. برای انجام این کار اطمینان حاصل کنید که پیام فروش شما مزایایی را هم به همراه دارد. پیام شما باید جدید و مرتبط با مشتری باشد. هنگامی‌که شما دارای مشتری مناسب و پیام درستی هستید، شانس شما برای رسیدن به مرحله بعدی به‌طور قابل‌توجهی افزایش می‌یابد. مردم خواستار انواع راه‌حل‌ها هستند، نه محصولات و یا خدمات، بنابراین مطمئن شوید که ‌چنین راه‌حل‌هایی را برای آن‌ها به‌اندازه کافی برجسته کرده‌اید.

۴٫ پیام خود را مرور و اصلاح کنید

سخنرانان حرفه‌ای دائماً در حال بررسی مطالب خود هستند، بررسی این‌که چه چیزهایی برای آن‌ها مفید و کارآمد است و چه چیزهایی ناکارآمد. آن‌ها نسبت به این بحث‌ها و مطالب خود بسیار بی‌رحمانه عمل می‌کنند. آن‌ها می‌خواهند بدانند که چه چیزی باعث می‌شود تا مخاطبان، واکنش درستی به آن‌ها بدهند، یا اینکه چه چیزی باعث ایجاد ارتباط و تعامل می‌شود. هنگامی‌که حتی یک کلمه نامناسب را در مطالب خود ببینند، آن را حذف می‌کنند و یا کلمه‌ی دیگری جایگزین آن می‌کنند. این فوق‌العاده است که صاحب یک مطلب باشید، اما شما دائماً باید آن را ارزیابی کرده و بهبود ببخشید و همیشه به دنبال افزایش میزان مشتریان و فروش بیشتر خود باشید. فروش هم یک فرایند همانند فرایندهای دیگر است که نیاز به بهبود، ارزیابی و اصلاح دارد.

۵٫ از ابزارها برای افزایش تعداد مکالمات استفاده کنید

به‌طورمعمول و به‌طور متوسط، باید هشت ارتباط تلفنی با مشتری داشته باشید تا بتوانید با او بالقوه گفتگو کنید، بنابراین هر تماسی که با فرد نامناسبی به پایان می‌رسد، تلاش بسیار زیادی برای این ارتباط هدر رفته است و همین امر باعث افزایش ناامیدی و کاهش اعتمادبه‌نفس شما می‌شود. به همین دلیل است که شما باید از ابزارها استفاده کنید. چندین مورد از این ابزارها وجود دارد که می‌تواند به شما کمک کند تا زمان صرف هزینه فروش در برابر شماره‌گیری را به حداکثر برسانید.

۶٫ پایدار و سازگار باشید

با فروش ۸۰ درصدی در تماس‌های پنجم، همه‌چیز در رابطه با فروش، به پایداری و سازگاری می‌رسد. بزرگ‌ترین هدیه‌ای که می‌توانید برای خود تعیین کنید این است که تماس‌های تکراری از مشتریان خود دریافت کنید که این یک موفقیت بزرگ در برابر شکست‌های قبلی شما محسوب می‌شود. پیگیری باعث پول درآوردن می‌شود. شگفت‌آور است که ۴۸ درصد از فروشندگان به‌غیراز پنج تماس تلفنی اولیه، هیچ‌گونه پیگیری دیگری انجام نمی‌دهند؛ و تعجب هم می‌کنند که چرا در فروش تلفنی موفق نشده‌اند. هنگامی‌که شما اعتمادبه‌نفس خود را در فرایند فروش افزایش می‌دهید، مکالمات بیشتری خواهید داشت و تماس‌های برقرارشده را به سمت تماسی گرم و جذب‌کننده هدایت می‌کنید که این کار به فروش بیشتر منجر می‌شود. شما برای بهبود فروش خود از ارتباط تلفنی با مشتری استفاده می‌کنید؟ راه‌حل‌های دیگری برای موفقیت در برقراری ارتباط تلفنی با مشتری را دارید؟ لطفاً نظرات خود را با ما و کاربران ایران مدیر در بخش دیدگاه به اشتراک بگذارید.

رهبر در سازمان ، درس‌هایی طلایی برای اثرگذاری و نفوذ بر کارکنان

کسب و کار در خانه

کسب و کار در خانه: مزایا، معایب و اشتباهات رایج مربوط به آن

کسب و کار در خانه می‌تواند انعطاف زیادی داشته باشد و نوعی تعادل بین کار و زندگی باشد که همه ما به دنبال آن هستیم. کارولین دنیلز، مدرس کارآفرینی و فناوری کالج بابسون در ولزلی ماساچوست می‌گوید: «اما واقعیت این است که کسب و کار در خانه مجموعه‌ای از چالش‌های خاص خود را به همراه دارد. برای مثال، انجام کسب‌وکارتان به‌تنهایی و از خانه می‌تواند خسته‌کننده باشد. این‌که خودتان به‌تنهایی بخواهید تمام تخیلات خود را تغذیه کنید بسیار سخت است.» ایران مدیر در این مقاله در مورد برخی از مشکلات خاص کسب و کار در خانه صحبت می‌کند:

اجتناب از اشتباهات هنگام راه اندازی کسب و کار در خانه

۱٫ صرف زمان بسیار زیاد در خانه

آنه الکساندر، مربی کسب‌وکارهای کوچک در Brevard، N.C. می‌گوید: «تنهایی، اولین شکایت افرادی است که در خانه کار می‌کنند. بسیاری از مردم برای محیط کار جداگانه آماده نیستند.» درحالی‌که این کار می‌تواند از هر نظر راحت‌تر به نظر برسد، اما بهترین روش نیست. به جای آن، برای جلسات حضوری‌ که به کسب ‌و کار شما کمک می‌کنند، دور از دفتر خانگی خود زمان صرف کنید. الکساندر می‌گوید: «جلسات را برای ناهار برنامه‌ریزی کنید، در گروه‌های شبکه‌سازی شرکت کنید و یا از کافی‌شاپ‌ها برای یک عنصر اجتماعی در روز خود ایجاد کنید.»

۲٫ چالش داشتن یک برنامه کاری برای کسب و کار در خانه

زمانی که لئون اوکس یکی از شرکای شرکت I Canvas ART، یک فروشنده آنلاین از بوم‌های سفارشی و چند نفر از کارمندانش روز و شب را در اتاق ناهارخوری‌اش کار می‌کردند، می‌گوید: «این یک دستور برای فرسودگی است. شما احساس گناه می‌کنید که کار نکرده‌اید و هیچ قطع ارتباطی بین کار و زندگی وجود ندارد.» درنهایت، او از کارکنان خواست تا ۶ عصر کار را ترک کنند و مطمئن شد که در برنامه زمانی روزانه خود وقت آزاد قرار داده است؛ اما او در سال جاری، شرکت سه‌گانه Niles خود را به دلیل رشد کسب‌وکار که اداره آن در منزل سخت شده بود، به یک فضای اداری منتقل کرد.

۳٫ ایجاد امکان وقفه

دانیلز می‌گوید: «داشتن یک یا دو تماس تلفنی با خانواده و دوستانتان مشکلی ندارد؛ اما زمانی که به‌طور مداوم در حالت «وقفه» هستید، تمرکز بر روی کسب و کار در خانه آسیب می‌بیند.» او توصیه می‌کند که برای مبارزه با اختلالات، باید در طول روز زمان‌های آرامی داشته باشید که هیچ تماس تلفنی یا ایمیلی در آن انجام نشود. همچنین باید مراقب باشید که اغلب اوقات خود را به کارهای گمراه‌کننده مانند اتوی لباس یا مراقبت از کودکان صرف نکنید. اعضای خانواده و پرستار کودکان خود را از ساعت کاری خود مطلع کنید و توضیح دهید که تنها به درخواست‌های فوری پاسخ خواهید داد.

۴٫ وابستگی بیش‌ازحد به عزیزان

الکساندر می‌گوید: «بدون داشتن همکارانی در اطراف خود، به‌راحتی می‌توانید صحبت کردن درباره مشکلات کسب‌وکارتان با همسر یا دوستان خود را به یک عادت تبدیل کنید؛ اما ممکن است عزیزانتان از صحبت در مورد کسب‌وکارتان خسته شوند. به‌علاوه، ممکن است آن‌ها نتوانند بهترین مشاوره را به شما ارائه دهند، زیرا آن‌ها همیشه کسب‌وکار شما را درک نمی‌کنند؛ بنابراین، سعی کنید با دیگران درزمینه‌ی کاری خود ارتباط برقرار کنید تا یک شبکه غیررسمی مشاوران داشته باشید.» او همچنین پیشنهاد می‌دهد: «یک گروه متقاعدکننده از دیگر افراد با کسب و کار در خانه ایجاد کنید.»

۵٫ عدم ایجاد یک محل کار جداگانه

کسب و کار در خانه 1 دانیلز می‌گوید: «حتی اگر در یک خانه بزرگ زندگی نمی‌کنید، یک فضای کاملاً اختصاصی برای کار ایجاد کنید. برای ایجاد یک شکاف فیزیکی بین فضای کار و زندگی، یک اتاق کوچک یا حتی یک گوشه خالی از اتاق نشیمن خود را انتخاب کنید. اگر مجبور هستید در یک محل مشترک خانه مانند اتاق غذاخوری یا آشپزخانه کار کنید، برای ایجاد یک فضای حرفه‌ای کاری، روزانه اشیای شخصی را کنار بگذارید. حتی اگر فضای جداگانه‌ای ندارید، می‌توانید آن را ایجاد کنید.»

۶٫ اجازه دادن به کارمندان برای سوءاستفاده از خانه‌تان

اگر برای نحوه رفتار کارکنان در خانه‌تان قوانینی تعیین نکنید، به خانه‌تان آسیب می‌رسانید. برای مثال، اوکس بر چگونگی غذا خوردن کارمندان در اتاق نشیمن، راه رفتن بر روی فرش‌های رنگ روشن با کفش و چسباندن یادداشت‌ها بر روی دیوار تأکید کرده است. اوکس می‌گوید، به‌جای این‌که بعداً کارمندانتان را سرزنش کنید، بهتر است انتظارات خود را از اول مشخص کنید. «قوانینی تنظیم کنید که با آن راحت هستید.» اوکس از کارمندان خواست تا کفش‌های خود را در بیاورند و در پایان روز محل کار خود را تمیز کنند تا او بتواند بعدازظهر از میز و اتاق غذاخوری خود استفاده کند.

۷٫ بیش‌ازحد مشغول بودن

تاتا هارپر که در Shoreham, Vt یک خط مراقبت از پوست را در خانه خود راه‌اندازی کرد می‌گوید: با انباشته شدن کارها، احتمال غافل شدن از آن‌ها بسیار بیشتر می‌شود. اگر در محلی که زندگی می‌کنید، کسب و کار انجام می‌دهید، ازآنجاکه فضای کاریتان خصوصی است و آن را با همکاران یا بازدیدکنندگان دیگر به اشتراک می‌گذارید، به‌آسانی امکان دارد که تسلیم بی‌نظمی شوید. «هارپر پرونده‌ها را قبل از انباشته شدن مرتب کرده و فایل‌بندی می‌کند و تنها موارد مربوط به کسب‌وکار را ذخیره می‌کند. علاوه بر این، او دریافت که دکوراسیون و روشن کردن دفترش به او انگیزه می‌دهد تا آن را تمیز نگه دارد.»

۸٫ شروع روز بدون برنامه

الین کوین، نویسنده‌ی مبتکر «هیچ کاری مثل کار کردن از خانه نیست (نشر کالوران، ۲۰۱۱)» ساکن شیکاگو می‌گوید، «بدون تصمیم آگاهانه در مورد اینکه چطور زمان خود را صرف کنید، روزتان می‌تواند کاملاً هدر برود». در عوض، برای هر دو اقدامات کوتاه‌مدت و اهداف بلندمدت زمان صرف کنید تا بتوانید کسب‌وکار خود را به شیوه‌ای متعادل‌تر اجرا کنید. یک برنامه ایجاد کنید و به آن متعهد بمانید. کوین می‌گوید «به‌جای ایجاد فهرست کارها، وظایف را به‌طور مستقیم در برنامه‌ریزی روزانه خود وارد کنید که به شما این امکان را می‌دهد تا برای تکمیل هر کار یک مهلت مشخص تعیین کنید». همچنین، اطمینان حاصل کنید که در طول روز برای مسائل مهم اما غیرمنتظره‌ای که ممکن است پیش بیایند، زمان آزاد در نظر گرفته باشید.

صرفه‌جویی در هزینه برای کسب و کار در خانه

بسیاری از کسب‌وکارها با بودجه بسیار کمی کار می‌کنند، به‌ویژه در هنگام راه‌اندازی کسب و کار خانگی. نظارت بر هزینه‌ها چیزی است که می‌تواند در تمام مراحل مختلف شروع کسب ‌و کار در خانه انجام شود – نه‌فقط زمانی که پول کمی وجود دارد. پس چطور می‌توانید یک شرکت حرفه‌ای و خلاق را اداره کنید و باز هم پول ذخیره کنید؟

کسب و کار در خانه 2

۱٫ انجام کارها توسط خود

یکی از مزایای شروع کسب ‌و کار در خانه، ثروتی است که شما از تجربه‌ای که با انجام بسیاری از کارهای استارتاپ توسط شخص خودتان به دست می‌آورید. همان‌طور که ملیسا یاملو، بنیان‌گذار Storybook Studio، در کسب‌وکار آنلاین در زمینه هنر و صنایع‌دستی کودکان اذعان کرد: «هر کاری که یاد گرفتم برای خودم انجام دهم، مهارتی است که برای آینده خواهم داشت. اگر من سعی کنم و موفق نشوم، آن زمان هزینه می‌کنم، اما تجربه هم به دست می‌آورم.» یاملو یک محصول ایجاد کرد و در هزینه‌های آوردن آن به بازار صرفه‌جویی کرد. «پر کردن اسناد استارتاپ کسب‌وکار خودم و ثبت علامت تجاری خودم – این درواقع بیشتر از زمانی که اگر یک وکیل می‌گرفتم طول کشید.» اما او با این کار مقدار قابل‌توجهی پول صرفه‌جویی کرد.

۲٫ برون‌سپاری

هنگام شروع یک شرکت، احساس می‌کنید که باید بیشتر کارهایتان را خودتان انجام دهید، اما هنگامی‌که شروع به رشد می‌کنید، کمک گرفتن می‌تواند باعث شود به حرکتتان ادامه دهید. اگر پایه‌های خلاقانه‌ای در بدنه خود نداشته باشید، کسی را پیدا کنید که آن استعدادها را داشته باشد. برون‌سپاری می‌تواند در هزینه‌های استخدام کارمندان مانند بیمه و مزایا صرفه‌جویی کند. علاوه بر این، برون‌سپاری فرصتی برای آزمایش افراد قبل از استخدام آن‌ها به‌صورت دائم فراهم می‌کند. سایت‌های بسیاری وجود دارند که برای یافتن افراد حرفه‌ای که در خانه کار می‌کنند از آن‌ها استفاده کرده و کارهایتان را برون‌سپاری کنید یا آن‌ها را به‌صورت فریلنسر استخدام کنید.

۳٫ تبادل

این همچنین یک راه بسیار عالی برای صرفه‌جویی در هزینه‌ها در هنگام به دست آوردن یک محصول یا خدمات با کیفیت است. در خارج از کادر به روش‌های خلاقانه فکر کنید که می‌توانید خدمات خود را در تبادل با آنچه نیاز دارید ارائه دهید. اگر به یک طراح وب نیاز دارید، آیا می‌توانید برای کاهش یا حذف هزینه‌ها محصول یا سرویس خود را مبادله کنید؟ یا آیا می‌توانید ارائه یک لینک از سایت خود به سایت آن‌ها (که می‌تواند به سایت آن‌ها ترافیک بفرستد، به‌ویژه اگر در سایت خود ترافیک بالایی داشته باشید) پیشنهاد دهید؟

۴٫ دانشجویان

یکی دیگر از گزینه‌ها برای یافتن منابع با هزینه‌های پایین می‌تواند کار دانشجویی باشد. دانش آموزان و دانشجویان بسیاری وجود دارند که برای فرصت استفاده از مهارت‌های خود و احتمالاً کارآموزی برای ایجاد تجربه‌ای که بتوانند در رزومه خود قید کنند مشتاق هستند.

۵٫ تبلیغات

خرید تبلیغات برای بازاریابی می‌تواند بخش بسیاری از سود شما را مصرف کند؛ اما اینترنت گزینه‌های بسیاری برای تبلیغ رایگان ارائه می‌کند. ایجاد پست در انجمن‌ها، نوشتن وبلاگ‌ها و نوشتن مقالات راه‌های عالی برای جلب توجهات به سمت شرکت شما و همچنین آوردن ترافیک به وب‌سایت شما، بدون پرداخت هزینه است.

۶٫ شبکه‌سازی

تعامل در گروه‌های شبکه‌سازی مربوط به کارتان یک راه عالی برای فروش خود و کسب‌وکارتان است.

۷٫ چاپ

هزینه‌ها برای چاپ هم اضافه می‌شوند، اما باید راهی ارزان برای آن پیدا کرد و تا جای ممکن از مزایای رایگان استفاده کنید.

۸٫ هزینه‌های حسابداری

استخدام یک حسابدار یک ایده خوب است، اما مراحلی وجود دارند که شما می‌توانید هزینه آن‌ها را در پایان سال کاهش دهید. با استفاده از نرم‌افزارها می‌توانید درآمد و هزینه‌های خود را در طول سال پیگیری کنید و تنها با چند کلیک، این اطلاعات را به حسابدارتان انتقال دهید. چراکه این در زمان حسابدارتان صرفه‌جویی می‌کند و می‌تواند باعث شود مبلغ فاکتور کمتری پرداخت کنید. راه‌های زیادی برای صرفه‌جویی در هزینه‌ها وجود دارد، اما بزرگ‌ترین تأثیر بر امور مالی کسب‌وکارتان با ایجاد یک بودجه محکم و موجه و منطقی ایجاد می‌شود – و به آن بستگی دارد. مقایسه حساب‌های واقعی با مقادیر بودجه به‌صورت سه ماهه می‌تواند به شما کمک کند تا در مسیر باقی بمانید. این همچنین به شما کمک می‌کند تا در هنگام شناسایی حوزه‌هایی که نیاز به کاهش هزینه‌ها دارید، برای سال بعد برنامه‌ریزی کنید.

معایب کسب و کار در خانه

کار کردن از خانه معایبی هم دارد. ممکن است مشتریان دفتر خانگی شما را حرفه‌ای نبینند. هنگامی‌که خورشید می‌درخشد، یا زمان خرید یا کلاس گلف یا وقتی‌که فرزندانتان شما را صدا می‌کنند، ممکن است حفظ تمرکزتان بر روی کار بسیار دشوار شود. دوستان و خانواده هم می‌توانند بدون هماهنگی با شما به منزلتان بیایند و لیست عوامل حواس‌پرتی همچنان ادامه دارد. با ایجاد دفتر خود در یک اتاق خالی یا گوشه ساکتی که می‌توانید به‌طور اختصاصی به کسب‌وکار اختصاص دهید، این مشکلات را به حداقل برسانید. آن را با مبلمان اداری (حتی دست‌دوم) مبله کنید و بر یک کامپیوتر تجاری سرمایه‌گذاری کنید. یک خط تلفن تجاری جداگانه دارای پیغام‌گیر صوتی نصب کنید. سپس برای بازدیدکنندگان خوش‌نیت روشن کنید که ساعت‌های کاری منظمی دارید و این کامپیوتر در دسترس کودکان نیست. در صورت لزوم، اگر دفتر خانگی‌تان تصویری از شما به‌عنوان یک حرفه‌ای منعکس نمی‌کند ترجیحاً با مشتریانتان در بیرون از دفتر ملاقات کنید.

جدا نگه‌داشتن خانواده و کسب و کارتان

برای جدا نگه‌داشتن خانواده و کسب و کار در خانه مجبور نیستید یک کارمند معجزه‌آسا باشید. در زیر چند راهنمایی ساده برای جدا کردن این دو از هم ارائه شده است: • هنگام کار در‌ دفتر خود را ببندید. این نشانه‌ای برای اعضای خانواده‌تان است تا مزاحمتان نشوند. • بعد از اتمام کار روزانه در دفتر خود را ببندید. این باعث می‌شود که شما در تمام ساعات شب به دفتر خود وارد شوید. • اجازه ندهید کودکانتان تلفن‌های کاری شما را پاسخ دهند. ممکن است فکر کنید این کار بامزه است؛ اما مشتریانتان این‌گونه فکر نمی‌کنند. • مطمئن شوید که کودکانتان می‌دانند وقتی شما «در دفترتان هستید» نباید مزاحم شما شوند. • بعد از ساعات کاری به تلفن‌های کاری‌تان پاسخ ندهید. پیام ضبط‌شده می‌تواند ساعات کاری شما را اعلام کند. • در طول ساعات کاری از انجام کارهای خانه‌داری پرهیز کنید. • در طول ساعات کاری‌تان زمان‌های استراحت کوتاه در نظر بگیرید. اگر شما نیز کسب و کار در خانه دارید می‌توانید مزایا و معایب آن را با کاربران ایران مدیر به اشتراک بگذارید.
صفحه قبل 1 2 3 4 صفحه بعد